شکنجه و شهادت سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی به دست منافقان کوردل (1361 ش)
- نوع تقویم: شمسی
شکنجه و شهادت سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی به دست منافقان کوردل (1361 ش)
منافقین پس از آن که راه خود را از مسیر انقلاب و نظام اسلامی جدا کردند، همیشه سعی میکردند تا به روشهای گوناگون، خللی در این راه ایجاد کرده و نظام را با مشکل روبرو سازند. آنان برای این منظور از ترور و آدمکشی در کوچه و بازار و قتل و کشتار انسانهای بیگناه، ابایی نداشتند و دستان خود را به خون مردم بیگناه آلوده ساختند. این کوردلان در این نوبت برای گرفتن اطلاعات، سه تن از پاسداران کمیتههای انقلاب به نامهای میرحبیبی، طاهری و طهماسبی را ربودند و پس از اعمال شکنجههای وحشتناک و وارد آوردن انواع صدمات جسمی، از اخذ اخبار و اطلاعات از آنها ناامید شدند. آنان وقتی به عزم آهنین حزب اللهیان علیه استکبار جهانی و ایادی مزدور داخلیشان پی بردند، بدن نیمه جان آنان را، دست و پا بسته در تاریکی شب در اطراف تهران زنده به گور نمودند و به همگان ثابت کردند که نه تنها از دین و مکتب و میهن دوستی بهرهای ندارند بلکه برای تحقق اهداف پلید خویش، حاضرند وحشیانهترین اعمال را درباره هم نوعان و انسانهای بیگناه انجام دهند. این قبیل کارها باعث شد که مردم قهرمان ایران، مقاومتر از گذشته در برابر شعار دروغین وطنخواهی منافقان ایستادگی کنند و نفرت کوردلان از خدا بیخبر در دلشان افزونتر گردد.
سالروز شکنجه و شهادت سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی به دست منافقین کوردل
استان تهران- فیروزکوه- شکنجه و شهادت سه پاسدار کمیته انقلاب اسلامی در سال 1361 به دست منافقین، موجی از نفرت از این کوردلان را در دل های آحاد جامعه ایران اسلامی برافروخت.
اوایل دهه 60 و پس از ناکامیهای متعدد منافقین در کشور، این سازمان اقدام به انجام عملیاتهایی با نام ?عملیاتهای مهندسی? میکند که طی آن برخی افراد و جوانان مؤمن و گاها افراد عادی جامعه، توسط تیمهای ترور آنان ربوده و پس از شکنجههای فراوان به شهادت میرسند.
عملیات هایی که به گفته خودشان در آن هر کس چه اطلاعات بدهد و چه اطلاعات ندهد، بایستی کشته شود و لذا، کارنامه سیاه سازمان منافقین در ایران بر هیچ کس پوشیده نیست.
منافقین پس از آن که راه خود را از مسیر انقلاب و نظام اسلامی جدا کردند، همیشه سعی میکردند تا به روشهای گوناگون، خللی در این راه ایجاد کرده و نظام را با مشکل روبرو سازند. آنان برای این منظور از ترور و آدمکشی در کوچه و بازار و قتل و کشتار انسانهای بیگناه، ابایی نداشتند و دستان خود را به خون مردم بیگناه آلوده ساختند.
فرمانده سپاه ناحیه مقاومت بسیج فیروزکوه در این رابطه اظهار داشت: این کوردلان 30 سال پیش در چنین روز برای گرفتن اطلاعات، سه تن از پاسداران کمیتههای انقلاب به نامهای ?میرحبیبی?، ?طاهری? و ?طهماسبی? را ربودند.
سرهنگ ?اکبر کلیچ? افزود: پس از اعمال شکنجههای وحشتناک و وارد آوردن انواع صدمات جسمی به این پاسداران، منافقین از اخذ اخبار و اطلاعات از آنان ناامید شدند.
وی تصریح کرد: آنان وقتی به عزم آهنین حزب اللهیان علیه استکبار جهانی و ایادی مزدور داخلی شان پی بردند، بدن نیمه جان آنان را، دست و پا بسته در تاریکی شب در اطراف تهران زنده به گور نمودند و به همگان ثابت کردند که نه تنها از دین و مکتب و میهن دوستی بهرهای ندارند، بلکه برای تحقق اهداف پلید خویش، حاضرند وحشیانه ترین اعمال را در مورد همنوعان و انسانهای بی گناه انجام دهند.
فرمانده سپاه فیروزکوه خاطرنشان کرد: این قبیل کارها باعث شد که مردم قهرمان ایران، مقاوم تر از گذشته در برابر شعار دروغین وطنخواهی و وطن دوستی منافقان ایستادگی کنند و نفرت کوردلان از خدا بیخبر در دلشان بیش از پیش افزونتر شود.
وی در خاتمه با بیان اینکه خون های پاک بسیاری توسط این کوردلان از خدا بی خبر بر سر مقاصد شوم و پلیدشان ریخته شده، خواستار تداوم حفظ وحدت و انسجام رویه و حرکت در مسیر ولایت مطلقه فقیه از سوی آحاد مردم شریف ایران اسلامی در راه دستیابی به آرمان های عالیه انقلاب و امام راحل شد.
پس از گذشت سه دهه، جزئیاتی از شکنجه سه پاسدار شهید توسط منافقین منتشر شد.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، مشرق نوشت: آنچه پیش روی شماست نمونه ای از اسناد بازجویی منافقین کور دلی است که با شکنجه بی رحمانه سه پاسدار و یک شهروند که به شغل کفاشی مشغول بود، یکی از بارزترین اسناد جنایت آنان را برای تاریخ مشخص خواهد کرد. سازمان مجاهدین خلق ایران نام یک گروه سیاسی- نظامی است که در سال 1344 توسط سه تن از روشنفکران جوان مسلمان، با هدف سرنگونی رژیم وابسته پهلوی تأسیس شد. این سازمان نیز همچون اغلب گروه هایی که در دهه 1340 مشی قهرآمیز را در مبارزه برگزیدند، تحت تأثیر سرکوب قیام مردمی 15 خرداد و شکست مبارزات مسالمت آمیز، در جریان تدوین استراتژی به «مبارزه مسلحانه» رسید و به تدریج با بهره گیری از تئوری ها و تجارب جریان های چپ و مارکسیست آمریکای لاتین، شیوه «جنگ چریکی شهری» را در تاکتیک اتخاذ کرد.(کتاب سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام جلد 1 صفحه 273) در سال 50 بنیانگذاران این سازمان و بدنبال آن اکثریت کادر آن توسط ساواک دستگیر و با اعدام بنیانگذاران و تعداد از کادرهای اصلی آن ضربه سختی را متحمل شد و در آستانه تلاشی کامل قرار گرفت. در سال 54 با تغییر ایدئولوژی، مارکسیسم را پذیرفت و بدنبال آن تصفیه های خونینی در آن صورت گرفت و تعدادی از کادرهای آن از جمله مجید شریف واقفی به قتل رسید. در سال 57 به یمن پیروز انقلاب پیروزمند و سقوط شاه کادرهای باقی مانده از زندان آزاد شدند و از همان ابتدا به مخالفت با رژیم جدید دست زدند. در سال 60 به دنبال 3 سال کش و قوس بالاخره مشی مسلحانه را بر علیه حکومت جدیدالتاسیس و به منظور سرنگونی سریع آن برگزیدند. متعاقب آن سران این گروه به فرانسه و سپس به عراق پناهنده شدند و خود را بطور کامل در راستای سیاست های دولت عراق و علیه منافع مردم ایران قرار دادند. به دنبال شکست های پی درپی در استراتژی های اعلام شده بحث های جدیدی به نام انقلاب ایدئولوژیک به راه افتاد که سرآغاز آن ازدواج مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو همسر مهدی ابریشمچی بود. از این سرفصل یعنی از 64 به بعد این سازمان سیاسی نظامی عملا مسیر تبدیل شدن به یک فرقه مذهبی – تروریستی خطرناک را به سرعت طی کرد و نیروهای خود را به ورطه ای فوق العاده هولناک کشاند. در سال 67 با نا امیدی دست به آخرین حربه جنگی خود زد و به قصد تصرف تهران با کمک نیروهای عراقی و تسلیحات غربی به سمت تهران به حرکت درآمد و بعد از 3 روز با تحمل تلفات بیشمار شکست را پذیرفت و نیروهای باقی مانده ناچار به عراق متواری گردیدند. بعد از این واقع سیل ریزش نیرویی در این سازمان آغاز و تاکنون رو به افزایش بوده است و عملا این فرقه تروریستی را به سمت نابودی کامل فیزیکی سوق داده است. این فرقه در حال حاضر به عنوان تنها راه بقاء مشغول وطن فروشی و جاسوسی به نفع بیگانگان است و سعی می کند تا با آویختن خود به قدرت های بزرگ مفری برای نجات بیابد. حال پس از گذشت بیش از سه دهه از آن روزها پایگاه خبری مشرق نیوز در نظر دارد با انتشار « جزئیات شکنجه سه پاسدار شهید» باردیگر جنایات انجام توسط منافقین در دهه شصت را برای مخاطبین جوان خود عیان نماید. لذا پیش از مطالعه این متن از تمامی خانوده شهدا به خصوص خانواده سه شهید: محسن میرجلیلی، شاهرخ طهماسبی و طالب طاهری عذرخواهی نموده و از مخاطبینی که دچار بیماری قلبی هستند تقاضا می شود تا از دیدن تصاویر و فیلم های موجود در این قسمت و قسمت های دیگر جدا خودداری نمایند. «یحذر المنافقون ان تنزل علیه سوره تنبئهم بما فی قلوبهم قل استهزوا ان الله مخرج ماتخذرون» (سوره توبه آیه 64)؛ منافقین بیمناک و در هراسند از اینکه سوره ای نازل گردد و آنان را به آنچه در قلبهایشان می باشد، آگاه سازد. به آنان بگو (هرچه می خواهید) استهزاء کنید، خداوند آنچه را که از آن می ترسید بر ملا خواهد ساخت. هم زمان با حرکت پر روش انقلاب اسلامی در ایران، حباب های توخالی و رنگارنگی در مسیر پر تلاطم آن ظاهر شدند که هر یک به سهم خود می خواستند در مقابل آن جریان اصیل و حیات بخش مانعی ایجاد کرده و آنرا به مسیرهای انحرافی بکشانند. آنان برای رسیدن به مقاصد پلیدشان جنایات بی شماری را مرتکب گردیدند و همگام با اهداف استکبار جهانی درصدد براندازی نظام جمهوری اسلامی بر آمدند و در مقابله این نظام الهی و مردمی در صف واحدی با کفر جهانی قرار گرفتند. یکی از چهره های رنگ باخته و رسوای این اتحاد شوم و ضد انقلابی گروهک تروریستی منافقین(سازمان مجاهدین خلق) می باشد که از آغاز شکل گیری حاکمیت اسلامی درصدد ضربه زدن به آن بر آمد و با دعاوی به اصطلاح خلقی سعی نمود افرادی با ویژگی های گوناگون مانند: خود کم بینی، عقده حقارت، ماجراجوئی، قدرت طلبی، اشتهار، غرض ورزی، کینه توزی، مطرود اجتماعی یا خانوادگی، طالب ارضاء تمایلات نفسانی و گاها افراد ناآگاه و ساده لوحی را به خود جذب نماید و به کمک آنان با ایجاد نفاق در جامعه، وحدت و یکپارچگی امت اسلامی را از میان بردارد و مردم را نسبت به انقلاب اسلامی و رهبری قاطع و سازش ناپذیر آن دلسرد کند تا از این رهگذر زمینه را برای حضور مجدد استکبار جهانی و عوامل وابسته به آن آماده سازد. منافقین برای دستیابی به اهداف فوق از ابتدای پیروزی انقلاب توطئه های بیشماری را طراحی و به اجرا درآوردند که یکی پس از دیگری با بن بست و ناکامی مواجه گردید. آنان در ادامه توطئه های شکست خورده گذشته خود به همراه دیگر هم پیمانانشان در روز 30 خرداد 1360 به یک شورش خیابانی در جهت انجام کودتا و براندازی حاکمیت خط امام و قبضه کردن قدرت دست زدند که این حرکت شوم بلافاصله با حضور گسترده و میلیونی امت حزب الله با شکست سختی مواجه گردید و چهره ضد بشری و تروریستی شان افشاء گردید و از این پس بود که با بیشرمی تمام به انجام یکسری جنایات فجیع و ترورهای مذبوحانه دیگر اقدام نمودند. سردمداران منافقین درشامگاه هفتم تیر همان سال به گمان خود طرح کودتا را از طریق ترور مقامات و مسئولین بالای مملکتی دنبال کردند که این بار نیز با وجود به شهادت رسیدن درخشان ترین گهرهای جمهوری اسلامی و موثرترین عوامل ثبات آن به خواست خدا و با هدایت و رهبری پیامبر گونه حضرت امام- ارواحنا له الفداء- و انسجام و یکپارچگی و حضور بی نظیر تمامی مردم در صحنه، دسیسه ننگین دشمنان نقش بر آب شد و سرکرده منافقین به همراه بنی صدر مخلوع فرار کرده و به دامان دولت سوسیال- صهیونیست فرانسه گریختند و در کنار فراریان سلطنت طلب به دریوزگی اربا بان خود پرداختند. از این پس با فعال شدن جبهه های جنگ تحمیلی با دشمن متجاوز بعثی و پیروزی های پی در پی و افتخار آفرین رزمندگان اسلام در مرزهای کشور، عوامل مزدور این گروهک به عنوان ستون پنجم دشمن در داخل میهن اسلامی به جنایات تروریستی خود همچنان ادامه دادند. آنان با ترور ائمه جمعه و جماعات شهر ها و مسئولین مملکتی و بمب گذاری و تخریب و به خاک و خون کشیدن امت حزب الله و با کشتار و به آتش کشاندن اجساد مردم بیگناه و در نهایت با ربودن و شکنجه کردن پاک ترین فرزندان این مرزو بوم سعی در متوقف کردن چرخهای پرتوان نظام اسلامی داشتند. اما باز هم به خواست خدا تمامی این توطئه یکی پس از دیگر به شدت نقش بر آب شد و هیچ یک از تلاش های مذبوحانه بعدی این مزدوران هم به نتیجه ای نرسید و لانه فساد تیمی شان به کمک اطلاعات 36 میلیونی، یکی پس از دیگری مورد شناسائی قرار گرفت و اکثریت عناصر این جریان در عملیات هماهنگ سربازان گمنام انقلاب اسلامی دستگیر یا معدوم شدند. ضربات متعددی که طی این مدت در مقاطع حساس بر پیکر پوشالی این گروهک تروریستی در تهران و کلیه شهرستان ها وارد گردید موجب متلاشی شدن تشکیلات تار عنکبوتی آنان شد. عناصر باقیمانده و متواری این گروهک برای فرار از کیفر جنایات خود اقدام به گریختن از مرزها و یا کمین کردن در روستاهای کردستان مظلوم نمودند که باز هم با هوشیاری و مراقبت مسئولین و عملیات متهورانه نیروهای پر توان جمهوری اسلامی،اکثریت آنان دستگیر یا معدوم شدند. در دوره جنگ تحمیلی هم که گروهک های ضد انقلابی و محارب از جمله منافقین در داخل کشور توان و نیروهای انجام هیچ گونه حرکت تروریستی مؤثری را نداشتند و نمی توانستند خواست قدرت های استکبار و دول مرتجع منطقه را برآوردند برای از دست ندادن حمایت اربابان و ادامه حیات انگلی خود ناچار شدند به پست ترین شیوه ها روی بیاورند و با جاسوسی در جبهه و دادن اطلاعات به دشمنان اسلام و ایران نظر اربابانشان را بخود متوجه سازند. یا با طرح اکاذیب و وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیت مربوط به مسائل داخلی کشور، رضایت حامیان امپریالیست خود را به دست آورند.