اعلامیه حقوق بشر اسلامی
اعلامیه اسلامی حقوق بشر مصوب 14 محرم 1411 قمری
(مطابق با 5 اوت 1990 میلادی و 15 مرداد 1369 شمسی)
اجلاس وزرای امور خارجه سازمان کنفرانس اسلامی در قاهره
(یا ایها النّاس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم) قرآن کریم
دولتهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى, با ایمان به الله, پروردگار جهانیان و آفریدگار کائنات و بخشنده نعمتها, خداوندى که انسان را به بهترین وجه آفریده و به او حیثیت داده و وى را خلیفه خود در زمین گرداند, خداوندى که آبادانى و اصلاح زمین را بر عهده بشر گذارده و امانت تکالیف الهى را بر گردن او نهاده و آن چه در آسمانها و زمین است همگى را تحت تصرف وى قرار داده و با تصدیق رسالت محمد(ص) که خداوند ایشان را به هدایت و آیین راستین فرستاده و وى را رحمتى براى جهانیان, و آزادگرى براى بردگان و شکننده اى براى طاغوت ها و مستکبران گردانیده است, پیامبرى که برابرى را میان همه بشریت اعلام نموده و هیچ اولویتى براى کسى بر دیگران جز در تقوى قائل نشده, و فاصله ها و اکراه را از میان مردم برچید, مردمى که خداوند آنان را از روح واحد آفریده است.
ارزیابی اعلامیه جهانی حقوق بشر
الف) تاریخچه حقوق بشر و سیر تدوین آن
هرچند تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر ، پدیده ای نوین است ، اما حقوق مذکور در آن ، قدمتی بس دراز دارد . در غالب نوشته های رایج پیرامون تاریخ علم و از جمله تاریخ حقوق و حقوق بشر، نویسندگان غربی و سپس نویسندگان متأثر از آنان ، خاستگاه علم موضوع بحث را یونان باستان معرفی کرده و سپس از آن جا به رم رفته و اروپا را مهد گسترش و پیشرفت آن علم معرفی می کنند و به غفلت یا تغافل و با چشمی بسته از دوران سیاه قرون وسطای اروپا گذشته و کمترین اشاره ای به نقش اسلام و مسلمانان نمی نمایند (1) ، در حالی که در خصوص موضوع بحث ما ، یعنی حقوق بشر ، اگر نتوان نقش انبیاء الهی را در اندیشه های حکمای یونان باستان بروشنی اثبات نمود ، حداقل تأثیر شگرف و بنیادین اسلام را بر فلاسفه بزرگ قرون اخیر اروپا ، نظیر منتسکیو ، ژان ژاک روسو نمی توان انکار کرد . اندیشمندانی که اعلامیه حقوق بشر، مایه ی اولیه خود را از اندیشه ی آنان گرفته است .
اتفاقا به همین دلیل است که نقاط قوت اعلامیه در همان جا است که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از شرایع الهی و اسلام بهره گرفته است ولی آن جا که تفریط ورزیده و از شرایع الهی عقب مانده و یا افراط نموده و از آن پیشی گرفته است ، دچار کاستی و یا اشکال شده است .
به هر حال مضامین موجود در اعلامیه جهانی حقوق بشر را ، با اختلافی کم و بیش می توان در اعلامیه حقوق انگلستان ( 1688 ) و سپس در قانون مصوب 1641 دادگاه ایالت ماسوچوست و پس از آن در قانون اساسی ویرجینیا که به دنبال اعلامیه استقلال آمریکا ( 4 ژوئیه 1776 ) به تصویب رسید مشاهده کرد . (2)
اما شاید کاملترین و نزدیکترین متن حقوقی ، اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه ( 26 اوت 1789 ) باشد که پس از انقلاب کبیر این کشور در ضمن 17 ماده بیان شده است . در عین حال باید توجه داشت که همه این قوانین و اعلامیه ها جنبه ی داخلی و ملی داشته است و تنها در حوالی پایان جنگ جهانی اول است که مسئله حقوق بشر صبغه فراملی و بین المللی به خود می گیرد و برای اولین بار در میثاق جامعه ملل و سپس معاهدات ناشی از آن ، مورد بحث واقع می شود ( 1919 ). (3)
گام های بعدی را در منشور آتلانتیک ( اوت 1941 ) می توان یافت که در قسمت سوم آن ، به حق مردم برای خودمختاری و در قسمت ششم آن به تأکید بر آزادی اندیشه و مذهب و حق امنیت اقتصادی و اجتماعی پرداخته است .
پس از آن ، در بیانیه ی سازمان ملل متحد که در اول ژانویه 1942 توسط 26 کشور به امضا رسید دول امضا کننده ، بر حقوق بشر و حمایت ازآن تأکید ورزیدند . و بعد از آن ، در طرح دمبارتن اوکس (1944) و کنفرانس سانفرانسیکو نیز اهمیت موضوع حمایت از حقوق بشر عنوان شد و تصمیماتی راجع به آن اتخاذ گردید . در آخرین گامها ، در منشور سازمان ملل متحد نیز ، به عنوان سند نظم نوین بین المللی پس از جنگ دوم جهانی به حقوق بشر، اشاره های فراوان شده است . منشور سازمان ملل متحد در مقدمه و در ماده ی 1 بند 3 و مواد 55 ، 56 ، 63 ( بندهای 1 و 2 ) ، حقوق بشر را مورد تأکید قرار داده است . همچنین مواد 68 و 76 نیز حاوی موادی در این ارتباط هستند . اختلاف در تفسیر مواد منشور موجب آن گشت که پس از تشکیل سازمان ملل متحد ، مجمع عمومی در اولین نشست خود ، از شورای اقتصادی و اجتماعی خواست تا طرح ارائه شده توسط کوبا را که طرحی در خصوص « بیانیه حقوق اساسی افراد وحقوق و وظائف دولتها » بود که کمیسیون تازه تأسیس « حقوق بشر » ارجاع کند . به علاوه مجمع درخواست کرد که موضوع ، پس از بررسی در کمیسیون ، به نشست دوم مجمع اعاده گردد ... کمیسیون حقوق بشر نتیجه ی کار خود را به شورای اقتصادی و اجتماعی ارائه داد و بیانیه و پیش نویس یک مقاوله نامه در مجمع عمومی در 26 اوت 1948 پذیرفته شد ... پس از آن مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سومین نشست خود ( 10 دسامبر 1948 ) در پاریس ، پس از آن که کمیته سوم مجمع مفاد پیش نویس را طی 85 جلسه نشست خود مورد مداقه قرارداد با 48 رأی موافق و 8 رأی ممتنع ( و بدون رأی مخالف ) مورد پذیرش قرار داد و بدین ترتیب ، اعلامیه جهانی حقوق بشر شکل گرفت .
از آنچه گذشت ، دو نکته به خوبی استفاده می شود :
اول آن که ، پیدایش و تدوین حقوق بشر ، در سیر اروپایی آن ، همیشه جنبه ی انفعالی داشته و به موجب انقلابات و حرکتهای مردم علیه نظامهای استبدادی و ستمگر پدید آمده است . و در آخرین مرحله آن ، پس از فجایع دو جنگ جهانی اول و دوم است که در قلمرو بین المللی مسئله حقوق بشر ، مطرح می گردد . خصیصه ی انفعالی بودن اعلامیه های حقوق ، موجب آن شده است که تدوین کنندگان آن نتوانند فارغ از هر گونه افراط و تفریط و با نظری معتدلانه ، جامع نگر و حقیقت یاب به انسان و حقوق او توجه کنند ودر نتیجه همین عامل است که اعلامیه ها با کاستی ها و اشکالاتی مواجه است .
دوم آن که ، تبیین و تدوین حقوق بشر ، در جوامع اروپایی که برای انسان ، زن ، آزادی و کرامت ، چندان ارزش و حقی - حتی به لحاظ تئوریک - قائل نبودند ، گامی ارزشمند در جهت احیای انسان و انسانیت محسوب می شود ، اما نسبت به جوامع اسلامی و حداقل نسبت به فقه و حقوق اسلام ، که چهارده قرن قبل ، بیشترین ارزش را برای انسان ، زن ، خانواده ، آزادی ، کرامت ، تساوی و برابری ، حق مبارزه با ظلم و ... قائل بوده است پیشرفتی محسوب نمی گردد .
ب) محتوای اعلامیه جهانی حقوق بشر
اعلامیه جهانی حقوق بشر ، شامل یک مقدمه و 30 ماده است که چون بدون ذکر عنوان و سر فصل به صورت پشت سر هم آمده است ، دسته بندی واحدی نسبت به آن وجود ندارد و شارحین آن ، هر یک بر حسب ذوق و سلیقه ی خود ، دسته بندی هایی را ارائه کرده اند . شاید بتوان ، مطالب اعلامیه را در شش بخش اصلی زیر ، خلاصه و طبقه بندی کرد .
بخش اول :
دیدگاهها ، اصول و مبانی . در مقدمه اعلامیه ، پس از آن که به علل تدوین اعلامیه و لزوم آن می پردازد دیدگاههای بنیادین تدوین کنندگان را نسبت به انسان مطرح ساخته و سپس در مواد یک و دو اعلامیه ، به بیان اصول حقوقی مبتنی بر این دیدگاهها می پردازد که شامل این موارد می شود :
1- وحدت خانواده بشری ؛
2- کرامت و ارزش ذاتی انسان ؛
3- حقوق بنیادین و غیر قابل انتقال مرد و زن ؛
4- آزادی ، برابری و برادری .
بخش دوم :
حقوق ، آزادی ها و مصونیتهای شخصی . اعلامیه در مواد 3 تا 11 به اهم حقوق و آزادی های شخصی ، نظیر حق حیات ، حق آزادی جسمانی و حقوقی ، حق داشتن امنیت ، اصل برائت ، مصونیتهای شخصی و منع توقیف ، حبس ، تبعید و شکنجه ، مصونیتهای قضایی و حق مراجعه برابر و مساوی به دادگاهها وحق رسیدگی علنی ، اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها پرداخته است .
بخش سوم :
حقوق بنیادین فرد در رابطه با خانواده ، سرزمین ، اشیاء و جهان خارج .
مواد 12 تا 17 اعلامیه شامل موارد فوق است و به مسائلی همچون تساوی حق ازدواج برای زن و مرد ، حق داشتن اقامتگاه ، مهاجرت ، آزادی رفت و آمد ، حق مالکیت و حق تابعیت پرداخته است .
حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی
چهاردهم مرداد در تقویم رسمی ایران به عنوان روز «حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» نامگذاری شده است.
انتشار اعلامیه حقوق بشر اسلامی از سوی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی پیشدرآمدی شد بر اینکه کشورهای اسلامی نیز با تاسی از اندیشههای ناب اسلامی اعلامیهای را در خصوص چهارچوبهای حقوق بشر و کرامت انسانی منتشر کنند تا در مقابل اعلامیه جهانی حقوق بشر که بعضا در مواردی با چهارچوبهای اسلامی تناقض دارد بتواند راهکاری جمعی برای ارزش گذاشتن به حقوق انسانها از نگاه شریعت اسلامی باشد.
حقوق بشر همواره از موضوعاتی بوده که کشورهای استعمارگر و صاحب قدرت از آن به عنوان حربهای برای سلطه بر کشورهای دیگر در طول تاریخ استفاده کردهاند. در این راستا و همزمان با سالروز «حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» بر آن شدیم تا با بازخوانی اعلامیه حقوق بشر اسلامی و مقایسه آن با اعلامیه جهانی حقوق بشر بر ویژگیهای بارز این اعلامیه تاکیدی دوباره کرده باشیم.
اعلامیه جهانی حقوق بشر از همان ابتدا با رد موضعگیری دولتهای اسلامی و اندیشمندان اسلامی مواجه شد. این اعلامیه در مواردی با احکام اسلامی کاملا مغایر بود، مانند حق آزادی مذهب و حق تغییر آن. مسلمانان تنها اسلام را دین حق میدانند و ارتداد را گناهی بزرگ و درخور مجازاتی عظیم میشمارند، با این حال پس از مدتی تحت فشار جامعه جهانی و تبلیغات وسیع به نفع حقوق بشر و مقبول افتادن اعلامیه مذکور در سطح دنیا برخی از متفکران جهان اسلام با پذیرش اصول اعلام شده در اعلامیه جهانی درصدد تطبیق آنها با موازین اسلامی برآمدند و کوشیدند ثابت کنند که این اصول و حقوق به نحو کاملتر و بهتری در اسلام وجود دارد و بعدها با الگوگیری از اعلامیه حقوق بشر بر آن شدند اصول و قواعد حقوق بشر را از متون اسلامی در آورده و آن را به صورت متنی مدون به جامعه جهانی ارائه دهند.
در این راستا از سوی سازمان کنفرانس اسلامی سه اعلامیه در رابطه با حقوق بشر منتشر شد:
1 ـ طرح اعلامیه حقوق و تکالیف اساسی انسان در اسلام، در سال 1979 میلادی در مکه مکرمه در عربستان.
2 ـ طرح سندی در رابطه با حقوق بشر در اسلام در سال 1988 میلادی در شهر طائف در عربستان.
3 ـ اعلامیه حقوق بشر اسلامی که در سال 1990 میلادی در شهر قاهره به تصویب رسید.
این اعلامیه در اجلاسی که در 21 ژوئیه تا 5 اوت 1990 میلادی مطابق با 9 تا 14 محرم سال 1411 هجری قمری و 10تا 15 مرداد ماه 1369 در قاهره و طی قطعنامه شماره P19/49 در نوزدهمین اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی به تصویب رسید.
سازمان کنفرانس اسلامی این سند را صرفا به عنوان یک اعلامیه که بیان تلقی مشترک از حقوق بشر اسلامی است و نه یک کنواکسیون یا معاهدهای الزامآور تصویب میکند و به نظر میرسد که این اعلامیه به حالت فعلیت نرسیده و بعد از گذشت سالها از زمان تصویب آن هنوز در مراحل ابتدایی اجراست.
برده برداری بهطور صریح در اعلامیه حقوق بشر اسلامی ممنوع شده است. ماده 11 بند الف میگوید:« انسان آزاد متولد میشود و هیچکس حق ندارد او را به بردگی بکشد یا ذلیل و مقهور خویش کند یا از او بهرهکشی کند و بندگی جز برای خداوند متعال وجود ندارد».
محتوای اعلامیه حقوق بشر اسلامی
محتوای این اعلامیه همانند محتوای اعلامیه جهانی آزادی سیاسی و اجتماعی و بسیاری از آزادیهای دیگر را از حقوق انسانها میداند و دولت و اجتماع را در فراهم کردن محیط زندگی برای برخورداری از این حقوق مسئول میداند. با این حال محتوای اعلامیه آزادی را که در تضاد با حقوق و تکالیف جامعه و فرد باشد، ممنوع کرده است.
در کل، محتوای این اعلامیه همانند اعلامیه جهانی صرفا یک بیانیه مشترک از حقوق بشر اسلامی است و نه کنوانسیون یا معاهدهای الزامآور. محتوای این اعلامیه هنگام بررسی در سازمان کنفرانس اسلامی مورد حذفیات و برخی تغییرات دیگر گرفت و آن را تا حدودی به اعلامیه جهانی نزدیک کرد ولی نکته قابل تامل این است که محتوای اعلامیه هنوز از حد اعلامیه صرف خارج نشده است.
ویژگیهای اعلامیه حقوق بشر اسلامی نوآوریهای اعلامیه حقوق بشر اسلامی
اعلامیه قاهره همچنین حق زندگی در محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی و لزوم حرمت انسان پس از مرگ را به گونهای بدیع مورد اشاره و پذیرش قرار داده است.
همچنین این اعلامیه قدرت حکومت را به امانتی تعبیر کرده که به حاکم یا هیات حاکمه سپرده شده است و مقتضای امانتداری این است که از آن سوء استفاده نشود و بنابراین استبداد و دیکتاتوری و هر نوع سوء استفاده از قدرت، خیانت در امانت تلقی میشود و ممنوع است و طبعا وقتی امین از دایره امانتداری خارج شد، مشروعیت خود را از دست می دهد؛ چنانکه در بند الف ماده 23 اعلامیه حقوق بشر اسلامی میگوید:«ولایت امانتی است که استبداد یا سوء استفاده از آن شدیدا ممنوع است زیرا حقوق اساسی انسان از این راه تضمین میشود».
در بحث مقایسه حقوق بشر غربی با حقوق مذکور در اعلامیه حقوق بشر اسلامی باید توجه کرد که بدون قرارگرفتن موضوع تحت تاثیر احساسات و تعصبات، این دو اعلامیه از جهات بسیاری شبیه هم بوده و حتی اعلامیه اسلامی به استناد متون دینی، امتیازات و حقوق دیگران را هم پیشبینی کرده است ولی در عین حال این دو اعلامیه دارای تفاوتها و تناقضهایی به شرح زیر است:
اشتراکات دو اعلامیه حقوق بشری
1 ـ ممنوعیت بردهداری: بردهداری بهطور صریح در اعلامیه حقوق بشر اسلامی ممنوع شده است. ماده 11 بند الف میگوید:« انسان آزاد متولد میشود و هیچکس حق ندارد او را به بردگی بکشد یا ذلیل و مقهور خویش کند یا از او بهرهکشی کند و بندگی جز برای خداوند متعال وجود ندارد». این ممنوعیت در ماده 4 اعلامیه جهانی حقوق بشر هم تصریح شده است. آنجا که بیان میکند: « احدی را نمیتوان در بردگی نگاه داشت و داد و ستد بندگان به هر شکلی که باشد ممنوع است». نکته جالب این است که این موضوع در اعلامیه حقوق بشر اسلامی با تفصیل و توضیح بیشتری آمده است.2ـ شناسایی حق مالکیت ادبی: حق دیگر، حق مالکیت ادبی یا استفاده از دستاوردهای علمی، ادبی، هنری و تکنولوژی است. این حق در اعلامیه اسلامی به رسمیت شناخته شده است. آن جا که در ماده 16 مقرر میدارد: «هر انسانی حق دارد از ثمرههای دستاورد علمی یا ادبی یا هنری یا تکنولوژی خود سود ببرد و حق دارد از منابع ادبی و مالی حاصله از آن حمایت کند و …». همین حق در بند 2 ماده 27 اعلامیه جهانی نیز تصریح شده که: «هرکسی حق دارد از حمایت معنوی و مادی آثار علمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود».