سیره امام صادق (علیه السلام) در رفتار با اصحاب
دوران 34 ساله امامت امام جعفرصادق (علیه السلام) فرصتی طلایی بود تا تشنه کامانِ معارفِ نابِ الهی را از سرچشمه زلال وحی سیراب سازد و در این خلال، برخوردهای آن حضرت با گروه های دگر اندیش سازنده و آموزنده بود. هنگامی که مفضل علیه زندیقی، عتاب آمیز صحبت کرد، آن زندیق نتوانست تعجب خود را پنهان کند و گفت گمان نمی برم شما از حلقه شاگردان جعفر صادق باشید چه این که ایشان رفتاری بس ملایم تر و خوشایندتر از این جوش و خروش شما دارد. «عنوان بصری» می گوید، من از محضر مالک بن انس دانش فرا می گرفتم و بنا را بر آن گذاشتم که از محضر جعفربن محمد(علیه السلام) نیز دانش فرا بگیرم و بعد از اجازه بر او وارد شدم و گفتم: السلام علی الشریف و او در جوابم فرمود: أدخل علی برکة اللّه!
آن حضرت که با زنادقه و مخالفان این نوع برخورد کریمانه را دارد، به یقین با اصحاب و شاگردان خاص خویش، رفتاری والاتر از این خواهد داشت. او سال ها بر کرسی درس و منبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) قرار گرفت و هزاران شاگرد را در مکتب خود تربیت کرد.
سلوک علمی امام صادق (علیه السلام) طی این سی وچند سال، برخورد شایسته یک استاد را با شاگردان خود به زیباترین وجه ترسیم می کند و ما در این مجال کوتاه به چند عنوان مختصر اشاره می کنیم:
الف: تشویق و تکریم شاگردان شایسته
تاریخ پربار زندگی امام صادق (علیه السلام) نشان می دهد که آن حضرت، چه در حضور و چه در غیاب یاران و شاگردان شایسته خود، نسبت به آنان، تعبیرات زیبایی دارد که نشانگر تشویقِ آن ها و احترام به آنان است. نمونه چند رفتار احترام آمیز آن حضرت در حق شاگردان ایشان، ذکر می شود.
1ـ ابان محمدبن ابان بن تغلب
ابان می گوید: از پدرم شنیدم که می گفت: به اتفاق پدرم ابان تغلب خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدیم. همین که نگاه امام به پدرم افتاد، دستور داد بالش برای پدرم نهادند و با پدرم مصافحه و معانقه کرد و به او خوشامد گفت.2
2ـ فضیل بن یسار
هر گاه امام فضیل بن یسار را می دید می فرمود: هر کس که دوست دارد به سوی مردی از اهل بهشت نظر کند به فضیل نگاه کند. و می فرمود: فضیل از اصحاب پدر من است و من دوست می دارم کسی را که دوست بدارد یاران پدرش را.
3
3ـ هشام بن محمد
امام (علیه السلام) نسبت به هشام بن محمدالسائب الکلبی بسیار عنایت داشت به گونه ای که هر گاه بر حضرت وارد می شد، امام صادق (علیه السلام) او را نزد خود می نشاند و با او با گشاده رویی و نشاط سخن می گفت.4
4ـ حمران بن اعین
بکیر بن اعین در ایام حج بر امام صادق (علیه السلام) وارد شد، حضرت سراغ حمران را از او گرفت، بکیر گفت: امسال نتوانست به حج بیاید؛ با آن که شوق زیادی داشت که به حضور شما نیز شرفیاب شود، اما به شما سلام رساند. حضرت فرمود: بر تو و او، سلام باد... حمرانْ مؤمن و از اهل بهشت است.5
5ـ هشام بن الحکم
هشام آن چنان نزد امام موقعیت ممتازی داشت که گاهی بزرگان دیگر بر او رشک می بردند. در منی حضرت صادق(علیه السلام) و افرادی چون حمران، قیس، صر و یونس و... حضور داشتند که هشام بر آن ها وارد شد، امام صادق(علیه السلام) او را بر همگان مقدّم داشت. حضرت دریافت که احترام به هشام بر حضار گران آمده است؛ لذا فرمود: هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده6.
ب: اُنس با شاگردان
منظور از انس با شاگردان، مراوده، دیدوبازدید و شرکت در مجالس آن ها است. به این معنی که آن حضرت دیدار با ایشان را دوست می داشته و دوری آنان باعث دلتنگی حضرت می شده است.
غبسه می گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: من از دست مردم مدینه و تنهایی خودم به خدا شکایت می کنم تا این که شما بر ما وارد شوید و از ورود شما شادمان می شوم و ای کاش این طاغیه ـ منصور دوانیقی ـ مرا آزاد می گذاشت که خانه ای بگیرم و در آن سکونت کنم و شما را نیز همراه خود در آن جای دهم.7 و یا خطاب به ابوحمزه می گفت: إنّی لأستریح اذا رأیتک8 ای ابوحمزه از دیدار شما آرام می شوم. و یا زمانی که عقبة بن خالد، معلی بن خنیس و عثمان بن عمران بر حضرت امام صادق (علیه السلام) وارد شدند، حضرت فرمود: خوش آمدید، خوش آمدید؛ ای کسانی که ما را دوست دارند و ما آن ها را دوست داریم. و سپس فرمود: جَعلکم اللّه مَعَنا فی الدُّنیا و آلاخرة.
اس ام اس ویژه شهادت امام صادق (ع) شهادت امام صادق (ع)، مرد آسمانی مدینه، چشمه جود و سخاوت، کوه حلم و بردباری، تجسم اخلاص و صبر و دریای عمیق علوم لدنی بر پیروان آن حضرت تسلیت باد |
شیعیان رهبر ما را کشتند
صادق آل عبا را کشتند
نور چشم علی و فاطمه را
وارث کربوبلا را کشتند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شهادت امام صادق (ع)، مرد آسمانی مدینه، چشمه جود و سخاوت، کوه حلم و بردباری، تجسم اخلاص و صبر و دریای عمیق علوم لدنی بر پیروان آن حضرت تسلیت باد!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
صدای گریه میآید! … صدای ضجه فرشتگان!
بقیع، امشب دوباره، در خاک تو خورشیدی خواهد دمید و ستارهای به آسمان خواهد شتافت!
* * * * * * ** * * * * * *
جان عاشقان و شیفتگان تو، در آتشی از ماتم میسوزد و شرارهاش دنیا را میسوزاند. هقهق گریه، رخصت تسلیتگویی نمیدهد و طاقت شانهها را میگیرد. غم جانکاه تو را بر دل مجروح عاشقان تسلیت میگوییم.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر، تسلیت و تعزیت.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر خدانمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
زهر منصور زد شرر به دلت
آب شد پیکرت ز زهر جفا
خون شد از داغ تو دل شیعه
عالم از ماتم تو غرق عزا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
صادق که اساس دین ازاو شد معمور / بودند ملایک پی امرش مامور
آخر ز جفا، ناصر احکام خدا / مسموم شد از ظلم و جفای منصور
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
امام صادق ع:
دوستان خدا آنانند که هنگامیکه مشاهده کنند،
حرامهای پروردگار را مردم حلال می شمارند،
مانند پلنگ زخم خورده غضبناک شوند.
—
شهادت مظلومانه قرآن ناطق، امام صادق-ع بر شما تسلیت باد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر خدانمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
زهر منصور زد شرر به دلت
آب شد پیکرت ز زهر جفا
خون شد از داغ تو دل شیعه
عالم از ماتم تو غرق عزا
* * * * * * * * * * * * * * * * *
دل او را دل شب آزردند
از درو بام هجومش بردند
ریسمان چونکه به دستش بستند
غنچه هایش به حرم پژمردند
شهادت مظلومانه امام صادق تسلیت باد.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هرزمان رنگ جفا را می دید
کوچه و کرب و بلا را می دید
خانه اش چونکه در آتش می سوخت
خیمه ی آل عبا را می دید
شهادت امام صادق(ع)تسلیت باد
شناسنامه
زندگی امام صادق (ع) ابو عبد الله جعفر صادق ابن محمد باقر بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام
تولد، وفات، طول عمر و مدفن آن حضرت (ع)
امام جعفر صادق (ع) در پگاه روز جمعه یا دوشنبه هفدهم ربیع الاول و یا غره رجب سال 80 هجری، معروف به سال قحطی، در مدینه دیده به جهان گشود. اما بنا به گفته شیخ مفید و کلینی و شهید، ولادت آن حضرت در سال 83 هجری اتفاق افتاده است. لکن ابن طلحه روایت نخست را صحیح تر می داند و ابن خشاب نیز در این باره گوید: چنان که ذراع برای ما نقل کرده، روایت نخست، سال 80 هجری، صحیح است.
وفات آن امام (ع) در دوشنبه روزی از ماه شوال و بنا به نوشته مؤلف جنات الخلود در 25 شوال و به روایتی نیمه ماه رجب سال 148 هجری روی داده است. با این حساب می توان عمر آن حضرت را 68 یا 65 سال گفت که از این مقدار 12 سال و چند روزی و یا 15 سال با جدش امام زین العابدین (ع) معاصر بوده و 19 سال با پدرش و 34 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت، دوران خلافت و امامت آن حضرت به شمار می آید و نیز بقیه مدتی است که سلطنت هشام بن عبد الملک، و خلافت ولید بن یزید بن عبد الملک و یزید بن ولید عبد الملک، ملقب به ناقص، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ادامه داشته است. وفات امام صادق (ع) پس از گذشت ده سال از خلافت منصور عباسی روی داد و پس از مرگ در آرامگاه بقیع، در جوار پدرش امام باقر و جدش امام زین العابدین و عموی بزرگوارش امام حسن بن علی علیهم السلام به خاک سپرده شد.
مادر امام صادق (ع)
کنیه مادر امام (ع) را ام فروه گفته اند. برخی نیز کنیه او را ام القاسم نوشته و اسم او را قریبه یا فاطمه، پدرش قاسم بن محمد بن ابی بکر و مادرش را اسماء، دختر عبد الرحمن بن ابی بکر ذکر کرده اند. و این همان مفهوم فرمایش امام صادق (ع) است که گفت: به راستی ابو بکر دو بار مرا به دنیا آورد. و شریف رضی نیز در این باره سروده است:
و حزنا عتیقا و هو غایة فخرکم
بمولد بنت القاسم بن محمد (ترجمه: و اندوهی کهن است و آن بلندای افتخار شماست به میلاد دختر قاسم بن محمد)
شیخ کلینی در کتاب کافی به سند خود از عبد الاعلی نقل کرده است که گفت: روزی ام فروه را دیدم که به گرد کعبه طواف می کرد، او لباسی بر تن کرده بود که با آن شناخته نمی شد پس حجر الاسود را با دست چپ استلام کرد. ناگهان یکی از مردانی که به طواف مشغول بود رو به ام فروه کرد و گفت: ای بنده خدا، سنت را خطا کرده ای. پس ام فروه گفت: ما از علم شما بی نیازیم.
کنیه امام صادق (ع)
کنیه آن حضرت ابو عبد الله بوده است و این کنیه از دیگر کنیه های وی معروف تر و مشهورتر است. محمد بن طلحه گوید: برخی کنیه آن حضرت را ابو اسماعیل دانسته اند. ابن شهر آشوب نیز در کتاب مناقب می گوید: آن حضرت مکنی به ابو عبد الله و ابو اسماعیل و کنیه خاص وی ابو موسی بوده است.
لقب امام صادق (ع)
آن حضرت القاب چندی داشت که مشهورترین آنها صادق، صابر، فاضل و طاهر بود. از آنجا که وی در بیان و گفتار راستگو بود، او را صادق خواندند.
نقش انگشتری امام صادق (ع)
نقش انگشتری آن حضرت «الله ولیی و عصمتی من خلقه »بوده است. البته روایات مختلفی درباره نقش انگشتری امام (ع) نقل شده است. مانند: «ما شاء الله لا قوة الا بالله، استغفر الله، الله خالق کل شی، انت ثقتی فاعصمنی من خلقک، یا ثقتی قنی شر جمیع خلقک، اللهم انت ثقتی فقنی شر خلقک، انت ثقتی فاعصمنی من الناس، الله عونی و عصمتی من الناس، ربی عصمتی من خلقه ». روایت شده است که امام موسی کاظم (ع) ، انگشتری امام صادق (ع) را به هفت دینار و در روایتی دیگر به هفتاد دینار خریداری کرد.
فرزندان امام صادق (ع)
آن حضرت ده فرزند داشت. هفت پسر و سه دختر. برخی فرزندان آن حضرت را یازده تن ذکر کرده اند که هفت نفر از آنان پسر و باقی دختر بوده اند. نام فرزندان آن حضرت چنین بوده است: اسماعیل اعرج که او را اسماعیل امین نیز خوانده اند، عبد الله، ام فروه، وی همان کسی است که با پسر عموی خود که همراه با زید بن علی قیام کرده بود ازدواج کرد. شیخ مفید گوید: مادر آنان فاطمه، دختر حسین بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب بوده است. عبد العزیز بن اخضر جنابذی گوید: مادر آنان فاطمه، دختر حسین اثرم بن حسن بن علی بن ابی طالب نام داشته است.
فرزندان دیگر آن امام (ع) عبارت بودند از: امام موسی کاظم، محمد دیباج و اسحاق و فاطمه کبری، که از کنیزی به نام حمیده بربریه، زاده شده بودند. عبد العزیز بن اخضر جنابذی گوید: وی به همسری محمد بن ابراهیم بن محمد بن علی بن عبد الله بن عباس درآمد و در خانه او نیز وفات یافت.
دیگر از فرزندان آن حضرت عبارت بودند از: عباس، علی عریضی، اسماء و فاطمه صغری، که هر یک از کنیزی متولد شده بودند. کسانی که فرزندان امام (ع) را ده تن دانسته اند از ذکر نام فاطمه کبری خودداری کرده اند و آنان که اولاد وی را یازده نفر کرده اند فاطمه کبری را جزو فرزندان امام صادق (ع) قلمداد کرده اند.
از عبارت ابن شهر آشوب در کتاب مناقب چنین برمی آید که ام فروه همان اسماء بوده است. چنان که می گوید: «اسماء ام فروه، کسی است که پسر عمویش که در رکاب زید بن علی قیام کرده، او را به زنی گرفت ». صحت این نظر بعید نیست. چرا که ام فروه، کنیه به حساب می آید نه اسم. با این ترتیب اگر فاطمه کبری را جزو فرزندان امام ذکر کنیم و ام فروه و اسماء را یک تن بدانیم، اولاد آن امام همان ده تن خواهد بود.
منبع : سایت
سیره معصومان، ج 5، سید محسن امین
نگاهی به نحوه شهادت امام صادق علیه السلام
- مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی
ازسوی دیگر امام در سالهای آخر عمر خود شدیداً لاغر وضعیف شده بود و به تعبیریکی از افرادی که امام را درآن روزگار دیده بود ازاوچیزی نمانده بود جز سرش، کنایه ازاینکه بدن کاملاً فرسوده ونحیف شده بود. سراسرزندگیش به دشواری وسختی ورنج آفرینی گذشته بود. ودرسالهای آخر عمربر میزان محدودیت واحضار وتهدید او اضافه می شد که این خود بر خستگی ورنجش می افزود.
روزی منصور به وزیر دربارش « ربیع » گفت همین اکنون جعفربن محمد (امام صادق( علیه السلام)) رادراینجا حاضر کن .
ربیع فرمان منصور را اجرا کرد حضرت صادق( علیه السلام) را احضار نمود، منصور باکمال خشم و تندی به آنحضرت رو کرد وگفت:
« خدامرا بکشد اگر تو رانکشم آیا درمورد سلطنت من اشکال تراشی می کنی ؟»
امام: آنکس که چنین خبری به تو داده دروغگو است ...
ربیع میگوید: امام صادق( علیه السلام) رادیدم هنگام ورود لبهایش حرکت می کند، وقتی که کنارمنصور نشست، لبهایش حرکت می کرد ولحظه به لحظه ازخشم منصور کمتر می شد .
وقتی که امام صادق( علیه السلام) ازنزد منصور رفت، پشت سرامام رفتم وبه اوعرض کردم:
وقتی که شما وارد برمنصور شدید منصور نسبت به شما بسیار خشمگین بود ولی وقتی که نزد او آمدی ولبهای تو حرکت کرد خشم او کم شد شما لبهایتان را به چه چیز حرکت می دادی ؟
امام صادق( علیه السلام) فرمود : لبهایم رابه دعای جدم امام حسین ( علیه السلام) حرکت می دادم وآن دعا این است :
یا عُدَّتی عِندَ شِدَّتی وَیا غَوثِی عِندَ کُربَتی اَحرِسنِی بِعَینِکَ الَّتی لا تَنامُ وَاکَنِفنِی بِِرُکنِکَ الذَّی لایُرام
« ای نیرو بخش من هنگام دشواریهایم وای پناه من هنگام اندوهم به چشمت که نخوابد مرا حفظ کن ومرا درسایه رکن استوار وخلل ناپذیرت قراربده »
آتش کشیدن خانه امام صادق(علیه السلام)
مفضّل بن عمر می گوید: منصور دوانیقی برای فرماندار مکه ومدینه حسن بن زید پیام داد: خانه جعفر بن محمد ( امام صادق (ع) را بسوزان، اواین دستوررا اجرا کرد وخانه امام صادق( علیه السلام) را سوزانید که آتش آن تا به راهرو خانه سرایت کرد، امام صادق ( علیه السلام) آمد ومیان آتش گام برمی داشت ومی فرمود : اَنَا بنُ اَعراقِ الثَّری اَنا بنُ اِبراهِیمَ خَلیلِ اللهِ
« منم فرزند اسماعیل که فرزندانش مانند رگ وریشه دراطراف زمین پراکنده اند منم فرزند ابراهیم خلیل خدا( که آتش نمرود براو سرد وسلامت شد )»
برنامه قتل امام صادق (علیه السلام)
سرانجام منصور نتوانست پیشرفت امام را ببیند و عظمت او را تحمل نماید. طرح قتل او را از طریق مسموم کردن تهیه نمود.
این نکته راناگفته نگذاریم که بنی عباس درس مسموم کردن امامان رااز پیشوایان راستین خود، یعنی بنی امیه آموختند. معاویه بارها گفته بود خداوند ازعسل لشکریانی دارد و.. که غرض عسل مسموم بود که به خورد دشمنان خود میداد. سایت بیتوته