سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شکوه بندگی

http://gap.im/shokrekhoda

سلام دوستان عزیز به لطف خدا روز 12 اردیبهشت و نیمه شعبان یه کانال برای این وبلاگ زدم.دوستان،بازدید کنندگان و پارسی بلاگی های عزیز این کانال توی پیامرسان گپ هستش دوست داشتید عضو بشید خوشحال میشیم. مؤدب  یا علی مدد


com.gapafzar.messengerسلام عزیزان ماه رمضان مبارک در این ماه عزیز التماس دعا. با مطالب جدید در ماه رمضان خدمتتون هستم به کانال ما در پیامرسان گپ هم سر بزنید. یا علی

@shokrekhoda


زندگی مرد میدان مقاومت و «سردار سربلند ایرانی» راز و رمز‌های زیادی دارد و بدون شک، سبک زندگی حاج قاسم و نحوه ارتباط او با خانواده، برای خیلی از مردم به ویژه جوان‌های ایرانی جالب توجه است.

قاسم سلیمانی نام پدر حسن متولد 20 اسفند سال 1335 در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی و فرمانده پیشین سپاه قدس است. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر 41 ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.
قاسم سلیمانی در سال 1379ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیرو‌های مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. وی در سال 1389ش، موفق به أخذ درجه سرلشکری شد. سردار سلیمانی بامداد جمعه 13 دی 1398  به شهادت رسید.

 
سوابق شغلی
قاسم سلیمانی در 18 سالگی به استخدام اداره آب کرمان درآمد. او در حوادث انقلاب اسلامی ایران با روحانی مشهدی به نام رضا کامیاب آشنا شد و او را وارد جریانات انقلاب کرد. به نقل از سهراب سلیمانی، برادرش یکی از گردانندگان اصلی راهپیمایی‌ها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بود.
 
دوران جنگ ایران و عراق
قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال 1359ش عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد. وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشت. سلیمانی در سال 1360ش با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر 41 ثارالله منصوب شد.
 شهید سلیمانی
وی در جنگ عراق علیه ایران، از فرماندهان عملیات‌های والفجر 8، کربلای 4 و کربلای 5 بود. عملیات کربلای 5 از مهم‌ترین عملیات‌های ایران در دوران جنگ دانسته شده که تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ارتش بعث عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.
 
فعالیت های پس از دفاع مقدس
سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال 1367ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرز‌های شرقی ایران هدایت می‌شدند. سلیمانی تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باند‌های قاچاق مواد مخدر در مرز‌های ایران و افغانستان می‌جنگید. او در بهمن سال 1389ش از سوی آیت الله خامنه‌ای، فرمانده کل قوای نظامی ایران درجه سرلشکری (بالاترین درجه نظامی در ایران) را دریافت کرد.
 
فرماندهی سپاه قدس
قاسم سلیمانی در سال 1379ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. بر اساس گزارش نقل شده سپاه قدس در سال 1990م جهت افزایش فعالیت برون‌مرزی ایران شکل گرفت وسردار سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد.
طبق این گزارش، شهید قاسم سلیمانی نقش کلیدی در تقویت نفوذ ایران در خاورمیانه به ویژه در ناآرامی‌های منطقه‌ای معروف به بیداری اسلامی (بهار عربی) ایفا کرده است.


 
حضور در عراق و سوریه و مبارزه با داعش
سردارقاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه بود. داعش گروهی سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. در سال 2011م نیرو‌های تحت فرمان شهید سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیرو‌های شورشی راهی سوریه شدند. همچنین در سال 2014 شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیرو‌های حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق، از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد. سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آیت الله خامنه‌ای که 30 آبان 1396ش در رسانه‌های ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهر‌های سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد. روزنامه اسرائیلی هاآرتص، سلیمانی را متهم به حضور در عملیات موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده است.
فعالیت های سپاه قدس ایران در کنار دیگر مبارزان ضد گروه های تروریستی در نهایت سبب شد تا داعش در کشورهای عراق و سوریه نابونشد شود.

بخشی از پاسخ آیت‌الله خامنه‌ای به نامه شهید قاسم سلیمانی درباره پایان سیطره داعش:
شما با متلاشی ساختن تود? سرطانی و مهلک داعش نه‌فقط به کشور‌های منطقه و به جهان اسلام بلکه به هم? ملت‌ها و به بشریت خدمتی بزرگ کردید.
 
دریافت نشان ذوالفقار
در 19 اسفند 1397ش آیت‌الله خامنه‌ای، نشان ذوالفقار - عالی‌ترین نشان نظامی ایران - را به شهید سلیمانی اهدا کرد. طبق آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالی‌رتبه و رؤسای ستاد‌های عالی‌رتبه در نیرو‌های مسلح اهدا می‌شود که تدابیر آن‌ها در طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌های رزمی موجب حصول نتایجمطلوب شده باشد.


نجات بچه‌های مردم از سنگستان غریب
یوسف‌زاده به ماجرای دیگری اشاره می‌کند که برای کرمانی‌ها بسیار آشناست و می‌گوید: «حاجی من که بچه جنوب کرمانم می‌دانم «آورتین» کجاست و عیدوک بامری چه کسی بود. در عملیات آورتین نیروهایت به مدت چهار روز عیدوک شرور و قاتل را قدم‌به‌قدم تعقیب کردند. گاه به چندصد متری او و تفنگدارانش می‌رسیدند و گاه در تاریکی شب، شکار از تیررس‌شان در می‌رفت. آورتین که نقطه کوهستانی تلاقی سه استان کرمان، هرمزگان و سیستان‌وبلوچستان بود را از هر سو محاصره کرده بودید. یک کوهستان غریب بود و تفنگداران عیدوک که همه سوراخ‌ها و راه‌کوره‌های کوه را می‌شناختند و نیرو‌های تو که هر کدام اهل نقطه‌ای از سرزمین پهناور ایران بودند. بچه‌هایت ناامید نشده بودند که یکدفعه صدای هلی‌کوپتری سکوت کوهستان را شکست. پاسدار شهید محمد جندقیان بچه آران و بیدگل، وقتی گرد‌وخاک هلی‌کوپتر فرو نشست.
باور نمی‌کرد این تویی که از هلی‌کوپتر پریدی پایین! به جای اینکه در دفتر کارت در کرمان نشسته باشی و عملیات را از طریق بی‌سیم رصد کنی، آمده بودی ببینی بچه‌های مردم گم نشده باشند میان آن سنگستان غریب.»
باید برم به بچه‌های مردم سر بزنم
سدالوعر افتاد دست داعش. آن روز همه حواست به بچه‌های مردم بود. این بار، اما بچه‌های مردم، بسیجی‌های مومن حشدالشعبی عراق بودند. همان روزها، شهید حججی خودمان را در آن حوالی سر بریده بودند و این اتفاق داشت برای بچه‌های «حیدریون» هم می‌افتاد. دوباره به فلاح‌زاده گفتی باید بروم به بچه‌های سدالوعر سر بزنم. فلاح‌زاده گفت: «حاجی جان! جاده در تیررس داعشه، راه عبوری نیست!» گفتی: «با هلی‌کوپتر می‌رم.» فلاح‌زاده که بیم جان عزیز تو را داشت خواست بگوید، خطر سقوط بالگرد جدی است، اما تو قرص و محکم گفتی: «اگه از دو طرف هم آتش بباره، من باید برم به بچه‌های مردم سر بزنم» و رفتی...

تسبیح یادگاری پدری
شاید در این چند روزه خاطره محمود کریمی مداح اهل بیت (ع) را شنیده باشید. او در این خاطره گفته بود که بعد از تمام شدن مراسم عزاداری در اتاقی از هیات نشسته بودیم، مردی با عصبانیت وارد اتاق شد و گفت چرا به این خانم‌های بدحجاب که به هیات آمدند اعتراض نمی‌کنید و به حاج‌قاسم سلیمانی رو می‌کند و می‌گوید که حاجی شما یک چیزی به این‌ها بگویید. سردار سلیمانی به مرد رو می‌کند و می‌گوید مگر به خانه شما آمده‌اند که معترض‌شان شدید. این‌ها به خانه مادرشان زهرا (س) آمده‌اند. شیوه برخورد حکیمانه و سعه‌صدر حاج‌قاسم سلیمانی در مواجهه با مردم، یکی از نمونه‌های مثال‌زدنی است که کمتر در بین مسئولان می‌بینیم. مثلا در جای دیگری زینب سلیمانی، دختر شهید، روایت خواندنی از این سردار با یک خانم بدحجاب دارد. او از پروازی می‌گوید که با پدرش به سمت تهران داشتند و خانمی کنار پنجره هواپیما بود و او و پدرش هم کنار دست او نشسته بودند.
 
زینب سلیمانی می‌گوید: «در صندلی‌های هواپیما مستقر شدیم. من و پدر کنار هم نشستیم. پرواز کمی تاخیر داشت و آن خانم در حال غر زدن بود و می‌گفت همه چی در این مملکت مشکل‌دار است و این هم از پروازهایشان... پدر صدا را می‌شنید، اما نمی‌دید چه کسی این‌ها را می‌گوید نگاهی به آن خانم انداختند و بعد از جیب‌شان چند شیرینی درآوردند و به من گفتند به آن خانم تعارف کن. من هم شیرینی‌ها را داخل یک دستمال کاغذی گذاشتم و تعارف کردم، اما آن خانم شیرینی برنداشت. هنوز هم پدر را ندیده بود. تا اینکه خلبان از کابین بیرون آمد و بعد از سلام و علیک از پدر خواست که به کابین آن‌ها برود، ولی پدر نپذیرفت و گفت همین جا خوب است و می‌خواهم کتاب بخوانم.
 
آن خانم تازه متوجه پدر شد و ایشان را شناخت چندباری خم شد و نگاه کرد و بعد پدر شروع به صحبت با او کرد که شنیدم که شما از اوضاع مملکت گله می‌کردی خواستم بگویم که کاستی‌ها و مشکلاتی که وجود دارد گردن من مسئول است نه رهبری. ایشان برای این مملکت همه کار کرده‌اند. صحبت‌هایشان تا زمانی که به تهران برسیم ادامه پیدا کرد و از خیلی از مسائل صحبت کردند، تهران که رسیدیم. آن خانم گفتند که من حتما صحبت‌های شما را به دوستانم خواهم گفت، اما احتمالا حرفم را باور نمی‌کنند. پدر در جیب‌شان دست کردند و یک تسبیح درآوردند و به آن خانم دادند. لبخندی زدند و گفتند به دوستانت بگو که من این تسبیح را دادم حتما حرفت را باور می‌کنند.»
 
                                                منبع روایت ها

حجاب زیباستگل تقدیم شما

شکى نیست که حجاب و پوشش تأثیر زیادى بر     روح وروان زندارد. عفاف و پوشیدگى برای  زن همچون سد و حفاظى است که در سایه آن از هر ذلّت وتحقیرى در امان مى ماند. دین اسلام با واجب کردن حجاب، مى خواهد زن بازیچه دستشهوت پرستان نباشد و ارزش او به میزانى تنزّل نکند که تنها وسیله اى شود برای اىاطفاء شهوت ها.

اهمیت حجاب زن از آن جهت است که نه تنها حافظ اخلاق و تجسمتقوى و عفت در سطح جامعه است، بلکه وجود چنین حکمى در اسلام نوعى احترام گذاردنبه زن مسلمان و محفوظ نگهداشتن وى از نگاه هاى گناه آلود مردان است. چنانکه درروایتى از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند: «لا حُرْمَهِلِنِساءِ اَهْلِ الذِّمَّه اَنْ یُنْظَرَ اِلى شُعُورِهِنَّ وَ اَیْدیِهِنَّ» (تفسیر نور الثقلین، ج 3، ص 591) یعنى زنان غیر مسلمان چون در حریم دین دارى وایمان نیستند، نگاه کردن به آنها [تا وقتى به قصد لذت بردن نباشد] اشکال ندارد.

شهید مطهرى مى گوید: حقیقت این است که بدبختى ها وسیه روزى هاى قدیم زن غالبا معلول این جهت بود که انسان بودن او به فراموشىسپرده شده بود و بدبختى هاى جدید او از آن جهت است که عمدا یا سهوا زن بودن اوو موقعیت طبیعى و فطرى اش، رسالتش، تقاضاى غریزى اش و استعدادهاى ویژه اش بهفراموشى سپرده شده است (مجموعه آثار، ج 19، ص 30.

حجاب

زن به دلیل این که عواطف و احساسات قوى ترى نسبت به مرددارد، از نظرروانى نفوذ پذیرتر از مرد است و در بین عوامل بیرونى، بیشتر ازمرد متأثّر مى شود. این تأثّر و نفوذپذیرى وقتى از سوى شوهر باشد، باعث مى شودوحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، اما وقتى از چند منبع باشد و آن زمانى است کهزن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر مى شود، به آسانى تحت تأثیر روانی وعاطفى آنان قرار مى گیرد و وحدت روانی او از بین مى رود و با از بین رفتن وحدت روانی ، دچار اضطراب و آشفتگى مى شود (حجاب از دیدگاه روان شناسی).

در منابع اسلامى در مورد مسائل روانی  حجاب و بى حجابى مطالبزیادى وجود دارد. مثلاً در آیه 60 سوره نور درباره فلسفه حجاب مى فرماید: «وَاَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرُ لَهُنَّ»؛ و اگر «زنان» خود را بپوشانند برای آنها (خیلی بهتر است. کلمه «خیر» که به معناى سود و نفع است، مطلق است و به دلیلاطلاقش، هم شامل نفع مادى مى شود و هم نفع معنوى. در آیه 53 سوره احزاب، سود ونفع حجاب مشخص تر بیان شده است، در آنجا که مى فرماید: «ذلِکُم اَطْهَرُلِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»؛ این کار (حفظ حریم بین زن و مرد)برای پاکىدل هاى شما و آنها بهتر است. بنا براین طبق این دو آیه مى توان گفت، اثر مهمحجاب برای زن، طهارت و پاکى قلبى است که مقدمه ای برای رسیدن به سلامتقلبى (قلب سلیم) است و از آن در روانشناسی به سلامت روانی تعبیر مى شود.

در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب برزن اشاره شده است. امام على (علیه السلام) در وصیّت خود به امام حسن (علیه السلام) مى فرماید: «وَاکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِیّاهُنَّ، فَاِنَّشِدَّهَ الْحِجابِ اَبْقى عَلَیْهِنَّ.»؛ (زنان را) در پرده حجاب نگاه دار تانامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیرى در پوشش، عامل سلامتو استوارى آنان است. (نهج البلاغه نامه 31)

   ف.م.ن     حجاب زیباستآفرین

حجاب و مسؤولیت پذیری‏
هر کس در برابر خود و دیگران مسؤول است. انجام موفقیت‏آمیز مسؤولیت به استعداد و برخورداری از توانمندی‏های متناسب و ظرفیت‏های روان شناختی و جسمی نیاز دارد. توفیق در پاره‏ای از مسؤولیت‏ها و حتّی سپردن برخی از مسؤولیت‏ها به حجاب تکیه دارد و افرادی که بی‏حجابی پیشه می‏کنند، توان انجام آن را ندارند. این گروه ناگزیر باید به خویش پردازند و - چنان که امروزه مشاهده می‏کنیم - چاره‏ای ندارند جز آن که انجام آن مسؤولیت‏ها را به دیگران و حتّی مردان بسپارند18. زنانی که در پی دلربایی و جلب نظر دیگرانند و جز عرضه پیکر خود به چیزی نمی‏اندیشند، هرگز نمی‏توانند غمخوار همنوع خود باشند؛ در برابر خانواده و اجتماع احساس مسؤولیت کنند و به معنویت خود و اعضای خانواده و جامعه بیندیشند. این افراد، افزون بر آن که خود به دلیل ناتوانی یا شانه خالی کردن از انجام دادن مسؤولیت‏های فردی باز می‏مانند، با روحیه و وضعیت بدنی خاص خویش محیط را آلوده و موقعیت را برای فعالیت مسؤولیت پذیرانه نامساعد می‏سازند. بر این اساس، بازدهی فعالیت‏های خانوادگی و اجتماعی را کاهش می‏دهند و حتّی دقّت عمل را دچار اختلال می‏کنند؛ به عبارت دیگر، این افراد خود ناتوان می‏مانند و دیگران را نیز از انجام دادن تعهدات و مسئولیت‏هاشان باز می‏دارند. تحقیقات گسترده و به ویژه پژوهش‏های میدانی، حاکی از افت تولید و کاهش سطح کیفیت در مراکز آلوده به افراد بی‏حجاب، بر درستی این سخن گواهی می‏دهد.

فایده حجاب

فایده‎ حجاب در بُعد خانوادگی

یکی از فواید مهم حجاب در بُعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهای جنسی، به محیط خانواده و در کادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذکور، باعث پیوند و اتصال قوی تر زن و شوهر، و در نتیجه استحکام بیش تر کانون خانواده می‎گردد؛ و برعکس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. به سخنی دیگر می توان گفت رابطه استحکام خانواده و رعایت حجاب را می‌توان این چنین شرح داد که زن و مرد در خانواده با تمرکز داشتن به خواسته‌های‌ به حق اعضای خانواده  در مسیر رسیدن به ایجاد کانون گرم و صمیمی قدم برمی‌دارند و تمام همت خود را برای نیل به این مهم صرف می‌نمانید، این در حال است که زنان عشوه‌گر و خود آرا در بسیاری از موراد در این خصوص به علت توجه به بیرون خانواده با کم کاری‌های مواجه می‌شوند، در واقع توجه و اهمیت بسیار به خود نمایی و تبرج در  بیرون خانه رفته رفته موجب تحلیل و ضعف قوای روحی و اخلاقی شده و صبر و عدم آرامش را برای این چنین افرادی به دنبال خواهد می‌آورد.

یکی از نویسندگان، تأثیر برهنگی را در اضمحلال و خشکیدن درخت تنومند خانواده، این گونه بیان کرده است:
در جامعه‎ای که برهنگی بر آن حاکم است، هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه است؛ مقایسه ی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشه ی خانوده را می‎سوزاند این است که این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می‎زند. زنی که بیست یا سی سال در کنار شوهر خود زندگی کرده و با مشکلات زندگی جنگیده و در غم و شادی او شریک بوده است، پیداست که اندک اندک بهار چهره‎اش شکفتگی خود را از دست می‎دهد و روی در خزان می‎گذارد. در چنین حالی که سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن جوان‎تری از راه می‎رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقایسه‎ای می‎دهد؛ و این مقدمه‎ای می‎شود برای ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زَنی که جوانی خود را نیز بر باد داده است؛ و همه ی خواهران جوان لابد می‎دانند که هیچ جوانی نیست که به میانسالی و پیری نرسد و لابد می‎دانند که اگر امروز آنان جوان و با طراوت اند در فردای بی‎طراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند که بتوانند برای خانواده ی فردای آنها، همان خطری را ایجاد کنند که خود آنان امروز برای خانواده‎ها ایجاد می‎کنند.[
فواید حجاب
زن یعنی شخصیت انسانی زن.
زن یعنی اندیشه و کمالات انسانی و دانش و تفکرات زن و در یک جمله، یعنی روح زن .
اما هنگامی که زن بدن خود را آرایش و تزیین می‌کند و در جامعه در معرض دید قرار می‌دهد، همه توجه‌ها به بدن او متمرکز می‌شود و کسی به دید یک انسان، با اندیشه، دانش، روحیات و اخلاق انسانی به او نمی‌نگرد. یعنی شخصیت انسانی او در پشت زیبایی جسمانی او گم می‌شود.
اسلام می‌گوید:
ای زن! بدن تو حجاب و مانع دیده شدن شخصیت توست، پس آن را بپوشان تا خودت دیده شوی و توجه‌ها به شخصیت انسانیت متمرکز شود.
حجاب ، مانع دیده شدن زن نیست؛ بلکه برای این است که خود حقیقی دیده شود.
بدنت را بپوشان تا خودت دیده شوی؛ تا هنگامی که به تو نگاه می کنند، به دانش، اندیشه، اخلاقیات، شخصیت و حقیقت وجودی و جنبه انسانی توجه کنند.
ای زن! آن هنگام که خدا روح تو را آفرید، فرمود:
فَتَبارَکَ اللهُ اَحسَنَ الخالِقینَ: آفرین بر خدا، نیکوترین آفرینندگان.
این اشتباهی بزرگ است که تمامی زیبایی خود را در پیکر جسمانی و مرکب خاکی ات بدانی.
اگر حقیقت خود را بشناسی، می‌بینی که جلوه جمال بی‌نهایت خدایی.
خداوند زیبایی‌های زیادی در وجود تو پنهان کرده است. خود را کشف کن.
اگر زنی به زیبایی‌هایی که خداوند در روحش تعبیه کرده است پی ببرد،هرگز به زیبایی ظاهریش نمی‌نازد.
ای زن! خود را با مرکبت عوضی نگیر، که تو خیلی با ارزش‌تر از آن هستی.
چقدر کوته‌فکری و تنگ‌نظری است که زن فکر کند هیچ بخش خواستنی‌تر و جذاب‌تر و دوست داشتنی‌تر از بدن، در او وجود ندارد. شخصی را در نظر بگیرید که قصری بسیار مجلل با تالارها و سالن‌های فوق‌العاده زیبا دارد.
حجاب
علاوه بر رابطه ی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه ی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانه ای از مرحله ی خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه ی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است. 
با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبهه ی افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار می دهند آشکار می گردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهم ترین و اساسیترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد



تصور کن در جایی پیاده می روی. به یکباره جایی میرسی تابلویی می بینی که روی آن نوشته:

مدرک داشتنممنوع...... ورود ممنوع ......میدان مین......خطراصلا!

اینجاست که از شخصی که تابلو را انجا گذاشته تشکر می کنی و اصلا به این فکر نمی افتی که آزادی ات را سلب کرده یا راهت را دور ؛ بلکه آن را تضمین کننده سلامتی خود قلمداد می نمایی.

ورود ممنوع

در مورد حدود و محرمات خداوند نیز همین طور است خداوند نمی خواهد آزادی ات را سلب کند بلکه ممنوعیت او ضامن سلامتی توست.

وَ مَن یتَعدَّ حُدودَ الله فَقد ظَلمَ نَفسه         و هر کس از قوانین و مقررات الهی پا فراتر نهد و تجاوز کند، به خویشتن ستم می کند

احکام الهی

پس خوب است به احکام الهی احترام بگذاریم و از حرام ها دوری کنیم. تا رستگار شویم.  با عمل به قرآن  کتاب زندگی ان شاءالله به سعادت برسیم

ف.م.ن


دوستان هم وبلاگی و بازدید کنند گان عزیز سلام.

عید غدیر خم بر شما مبارک.   .*** ختم صلوات به مناسبت عید غدیر .فرصت تا پایان مرداد ماه.

برای شرکت در ختم صلوات به کانال ما در پیام رسان گپ مراجعه کنید . یا در همین وبلاگ تعداد صلواتی رو که می فرستین به ما اعلام کنید. یا علی

آدرس کانال:  @shokrekhoda

از همراهی شما در ختم صلوات خوشحال میشم.

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهمگل تقدیم شما

صلوات


معنای لغوی:  خلق در لغت به معنی صفت پایدار و راسخ یعنی ملکه شدن است و اخلاق به مجموعه این گونه صفات اطلاق می شود. بنابراین مثلا تنها کسی را می توان دارای خلق سخاوت دانست که این صفت در او پایدار باشد.  معنای لغوی اخلاق اختصاصی به صفات نیکو و پسندیده نداشته و صفات بد رانیز شامل می شود علم اخلاق از صفات فضیلهتبسم و رذیله که از طریق کار های اختیاری در انسان قابل کسب هستند صحبت می کند.

به نظر عالمان اخلاق مسلمان هدف علم اخلاق آراستن نفس به خلق های پسندیده است.  در این علم شیو ههای عملی آراسته شدن به صفات نیکو و ذدودن صفات بد مورد بحث است.

اخلاق

اهمیت:اهمیت اخلاق و تزکیه نفس بر کسی پوشیده نیست. اصلاح انسانها و جوامع مختلفنکته بین و نجات آنها از مشکلات و مفاسد اقتصادی و اجتماعی تنها در پرتو ترویج اخلاق صحیح است.

دقت در موضوع جملات اخلاقی روشن می سازد که مفاهیمی از قبیل عدل،ظلم و غضب صفات مفاهیم ذهنی واقع نمی شوند تا به عنوان مفاهیم منطقی تلقی گردند. بلکه اینگونه مفاهیم با توجه به رابطه حقیقی که میان کار های اختیاری انسان و واقعیت خارجی وجود دارد، انتزاع شده و درباره آنها حکمی اخلاقی صادر می شود.

اخلاق فردی و اجتماعی:برخی از کتاب‌های اخلاقی، اخلاق را به دو دسته? فردی و اجتماعی تقسیم کرده‌اند. در کتاب اخلاق در قرآن آمده است که برخی از خوی‌های اخلاقی، تنها جنبه? فردی دارند و بدون درنظرگرفتن اجتماع، مطرح‌اند. به این‌گونه از خوی‌ها، اخلاق فردی می‌گویند. برخی دیگر از آنها، در رابطه? فرد با انسان‌های دیگر، شکل می‌گیرند؛ به‌گونه‌ای که اگر یک انسان، تنها زندگی کند، برای او مطرح نخواهند بود. به این خوی‌ها اخلاق اجتماعی گفته می‌شود.                                       از کتاب فلسفه اخلاق مجتبی مصباح

اخلاق

مبانى و دیدگاه هاى اخلاقى ،تربیتى امام خمینى (ره )
امـام خـمـیـنـى (ره ) فقیهى اصولى ، فیلسوفى عارف ، مفسّرى نکته سنج ، سیاستمدارى مؤ من و آگـاه ، مـرجـعـى شـجـاع و بـا تـقـوا، عـالمـى عـامـل و... در یـک کـلام ، مـظـهـر کـامـل اسـلام نـاب مـحـمـدى (ص ) بـود کـه بـا تـمـام وجـود خـویـش آن را دریـافـت و بـدان عـمـل کـرد و مـنـادى و مـبـلّغ و مـجـرى آن شـد. بـنـابـرایـن مـى تـوان گـفـت ؛ عـقـیـده ، انـدیـشـه و عمل امام ، در هر زمینه اى ـ از جمله تعلیم و تربیت ـ همان نظر اسلام واقعى بود و آنچه از افکار و گفتار و کردار آن مربى بزرگ مى تراوید، همان تعالیم روح بخش و انسان ساز اسلام بود کـه تـوسـط یـکـى از تـربـیـت یافتگان آن دین جاوید، بیان مى شد. به عبارت دیگر، مبانى و منابع دیدگاه هاى امام راحل ، در هر زمینه اى ، قرآن و روایات معصومین علیهم السلام ، خرد ناب و عـلوم و انـدیـشـه هـاى خـالص بشرى بود و آن عالم فرزانه ، با خمیر مایه دینى و دستمایه علمى و ذهنى نقاد و اندیشه اى آزاد وارد دنیاى علم و سیاست و اخلاق و تربیت شد و در ربع قرن تـوانـسـت مـلّتـى مـتـدیـن ،شـجـاع ، آزاده ، مـسـتـقـل و بـا اراده تـربـیـت کـنـد کـه خـود بـهـتـریـن دلیـل بـر موفقیت دیدگاه آن راد مرد الهى در صحنه تعلیم وتربیت است . اینک دورنمایى از آن حقایق ناب با قلمى هر چند ناتوان در این سطور بیان مى شود.

امام ، احیاگر ارزش هاى اخلاقى
اگـر مـجـمـوعـه انـدیـشـه ، عـمل و اوصاف آدمى را به درختى تشبیه کنیم ، ریشه و ساقه آن را افـکـار (عـقـایـد)، شـاخ و بـرگـش را اعـمـال و ثـمـره اش را اخـلاق تـشـکـیـل مـى دهـد و پـیـداسـت که میوه سالم همواره بر درختى پیدا مى شود که ریشه و ساقه و شـاخـه سـالم داشـتـه بـاشـد، بـه هـمـیـن دلیـل اولیـاى الهـى نخست به تصحیح عقاید مردم مى پـردازنـد و در پـرتـو آن ، اعـمـال و اخـلاق آنـان را نـیـز تـنـزیـه و تـهـذیب مى نمایند تا به (تـزکیه ) که هدف نهایى بعثت انبیا است ، نایل گردند. جامعه آرمانى اسلام بر علم و حکمت و اخـلاق بـنـیـاد مـى شـود. چـنـان کـه حـضـرت ابـراهـیـم و اسماعیل (ع ) هنگام تجدید بناى کعبه شریف از خداوند چنین خواستند:
(رَبَّنـَا وَابـْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ اَّیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ ...)92
پـروردگـارا در مـیـان ایشان ، پیامبرى از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنان را کتاب و حکمت بیاموزد و تربیت کند.

اخلاق نیکو
دعـاى مـعـمـاران کـعـبـه ، مـسـتـجـاب و بـزرگ تـریـن پیامبر الهى ، حضرت محمد(ص ) به همراه کـامـل تـریـن بـرنـامـه هـاى تـربیتى مبعوث گشت و در زمان خود بهترین نمونه ها از انسانهاى تـربـیـت شـده در تـاریخ را به جامعه بشرى ارائه داد. پس از آن حضرت نیز چنین وظیفه اى در درجه نخست بر عهده جانشینان بر حق آن بزرگوار و سپس بر دوش ‍ علماى ربانى گزارده شد، چنانکه خود فرمود:
(اَلْعُلَم اءُ وَرَثَةُ الاَْنْبِی اءِ)93
دانشمندان ، وارثان پیامبرانند.
حـضـرت امـام خـمـینى (ره ) ، از زمره آن عالمان والامقام و وارثان پیامبر بود که در قرن بیستم ، پرچم اسلام راستین را دوباره در جهان به اهتزاز درآورد و در دنیاى کفر زده سخن از خدا و پیامبر و مـعـاد و مـعـنـویـت گـفـت و در تـاریـکـى هـاى مـاده پـرسـتـى ، چـراغ تـهـذیـب و فضایل را برافروخت و پیامبر وار به تربیت و تهذیب انسان ها پرداخت ؛ این کار چشم عالمیان را بـه خـود مـتـوجـه و خـیـره کـرد! امـام راحل پیش از آنکه رهبرى سیاسى جهان اسلام را به دست گـیـرد ؛ رهـبـر اخـلاقـى و تـربـیـتـى بود و بیش از آنچه در صحنه سیاست به مردم آموخت ، در صـحـنـه تـعـلیـم و تربیت آموزش داد و در واقع امام مجدد عظیم الشاءنى بود که عقائد و اخلاق صـحـیـح انـسـانـى را در جـهان معاصر احیا کرد و معنویت و خودسازى و رابطه با خدا را حیاتى دوباره بخشید.

از سایت پرسمان

پیامبر صلى الله علیه و آله:

صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسنُ الخُلقِ وَ حُسنُ الجَوارِ یَعمُرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانَ فِى العمارِ؛

صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسایگى، شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند.

(نهج الفصاحه، ح 1839)


خوشا آنان که هر شاما ته وینند/  سخن واته گرن واته نشینند-   مو که پایم نبی کایم ته وینم/بشم آنان بوینم که ته وینند

خوشا به حال شهیدان و اولیا خدا که توانستند تو را ببینند. ماه رمضان است با عبادت و بندگی در ماه خدا خوب است ما هم به خدا نزدیکتر شویم.

یاد خدا

خوشا آنان که از پا سر نذونند/ میان شعله خشک و تر نذونند- کنشت و کعبه و بتخانه و دیر/سرائی خالی از دلبر نذونند.   خوش به حال کسانی که همیشه به یاد خدا هستند و از یاد او غافل نمی شوند ، می دانند خدا در همه حال به احوالشان آگاه است و تمام جهان را متعلق به او می دانند. پس سعی می کنند گناه نکنند و عمل صالح انجام دهند.  در ماه رمضان گناه نکردن رو تمرین کنیم

یا الله

شعر ها از دیوان بابا طاهر این هم معانی شون. از یاد خدا غافل نشیم   ف.م.ن