سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شکوه بندگی

مرداد – روز مقاومت اسلامی

  نامگذاری روز بیست و سوم مرداد ماه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی کشورمان به مناسبت پیروزی جنبش حزب الله لبنان، بیش و پیش از هر چیزی، تجلیل از واژه مقدس “مقاومت” است.

 

مقاومتی که ریشه در اعتقادات اسلامی مردم جنوب لبنان و معطوف به اراده پولادین آنان است. مردمی جنگ زده، محروم و زجر کشیده که در برابر تجاوز همه جانبه و غیرانسانی رژیم اشغالگر قدس، تا پای جان ایستادگی کردند و طی نبردی به مدت سی و سه روز، نقشه های دشمن متجاوز و سلطه طلب را نقش برآب زدند. 
 واقعیت این است که رژیم اشغالگر قدس تاکنون با جنگ و ترور توانسته موقعیت خودرا حفظ کند و هرگاه که با سخن حق ،معقول و قانونی مواجه شده، دست به راه اندازی جنگ و ترور زده است که نمونه اخیر آن، تجاوز به جنوب لبنان و بروز جنگ سی و سه روزه است . 
اگرچه، بانگ رسوایی و بی اعتبار ی رژیم نامشروع اسرائیل طی سالهای سال نواخته شده و به عبارتی دیگر، هویت آن نیز مقارن با تجاوز و ترور ( در سطح جهانی ) شده است اما تمام اینها، باعث نشدکه مردم جنوب لبنان به رهبری جنبش حزب الله از رویارویی و مقابله با این دشمن متجاوز و خودسر، بپرهیزند و ئقب نشینی کنند.

روز مقاومت اسلامی

 سیدحسن نصرالله که رهبری جنبش مردمی و محبوب حزب الله را برعهده دارد، با شجاعت و درایت تمام ، اراده مردم مبارز و لبنان را علیه خصم متجاوز بسیج و معطوف کرد.
 مردم لبنان درنبردی سی و سه روزه، ارتش رژیم اشغالگر قدس را به خاک سیاه مذلت نشاندند و باردیگر، واژه مقاومت را برای محرومان و ستم دیدگان جهان معنا کردند و به همه یادآور شدند که مقاومت ، سلاحی است که صلاح در پی دارد وبه سخن دیگر، صلاح کار در برابر دشمن متجاوزی مانند رژیم نابکار اسرائیل، سلاح و مقاومت است و در غیر این صورت، باید که ذلت و خواری و حکم صادره از سوی متجاوز را پذیرفت.
 چنین است که مردم مقاوم، شریف و وفادار ایران با اطلاع از خبر پیروزی لبنان در جنگ سی و سه روزه، به طور یکپارچه فریاد بلند شادی و شادمانی سر می دهند و هنرمندان شان نیز ، فیلم سینمایی ” سی و سه روز ” به روی پرده سینماهای ایران و لبنان می فرستند و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم روز بیست وسوم مرداد را به نام روز مقاومت اسلامی ، به تصویب می رساند.

دلایل تفوق حزب‌الله بر رژیم صهیونیستی
در تحلیل چگونگی تفوق حزب الله بر نیروهای اشغالگر، دلایل و عوامل زیادی را می توان بر شمرد. از جمله می توان به بهره گیری حزب الله از حمایت های افکار عمومی جهانیان در دفاع از خویش استناد کرد و می توان فعالیت های مقاومت اسلامی را در چارچوب اقدامات یک نهضت آزادیبخش قرار داد.
حملات فرسایشی و استمرار جنگ های پارتیزانی و تهدید مناطق مسکونی شمال رژیم صهیونیستی به عنوان اهرم فشار مناسب و برگ برنده ای ارزشمند تلقی می شود که این رژیم را به خروج از گرداب لبنان وادار کرد، چنانچه همین عامل بود که صهیونیست ها را در خرداد 1379 به فرار از لبنان مجبور کرد.
نکته قابل توجه این که حزب الله به خوبی می دانست که چه می خواهد. هدف روشن و واضح، آنان را در برابر نیروهای اشغالگر همگام و منسجم کرده بود. افزون بر این، آنان می دانستند که دشمن توان و امکان بهره گیری از سلاح های کشتار جمعی و غیر متعارف را ندارد. از سوی دیگر آنان بازیگران مستقلی بودند که به راحتی در میان مردم جای می گرفتند و رژیم صهیونیستی برای هدف قرار دادن آنان به ناچار می بایست ملت لبنان را نشانه می رفت. آنها به خوبی حمایت افکار عمومی منطقه و جهان را به سوی خویش جلب کرده بودند و این برای آنها عقبه مطمئنی ایجاد می کرد که با تکیه بر آن می توانستند مشروعیت مبارزات خویش را تعمیق بخشند. از سوی دیگر به دلیل ماهیت غیر دولتی که از آن برخوردار بودند، تبعات برخورد و تهاجم آنان به نیروهای اسرائیل، چندان متوجه دولت ضعیف لبنان نمی شد و اسرائیل نمی توانست این بازیگر را با تکیه بر توان اتمی و قدرت بازدارندگی خویش کنترل کند. در این زمینه حزب الله خود بار مسئولیت حملات خویش را با افتخار به دوش می کشید. پراکندگی این نیروها در سطح کشور و ممانعت های جهانی نیز مانع به کارگیری گسترده سلاح های کشتار جمعی می شد. بنابراین رژیم صهیونیستی نه می توانست و نه در صورت توانایی انجام حمله گسترده علیه حزب الله ـ حمله با سلاح های کشتار جمعی ـ خواست او جامه عمل می پوشید.
سایر دلایلی که برای پیروزی حزب الله برشمرده می شود، نظیر مردمی کردن مبارزه، استقلال عمل، پنهان کاری مفرط، وجود رهبران نظامی ـ سیاسی کارآمد، انسجام فوق العاده، بهره گیری از روش های نوین جنگ چریکی و استفاده از عملیات روانی علیه مزدوران و ... هر یک به سهم خویش مهم و در جای خود قابل تأمل است.
آنچه این نیروی اندک را برتری بخشید نه ع ده و عده نظامی، بلکه اعتماد راسخ آنان به درستی راه و مسیر انتخاب شده و اعتقاد عمیق آنان به پیروزی ـ در هر دو حالت شکست دشمن یا شهادت ـ بود. این اکسیر بود که این گروه کوچک را روئین تن کرد و با تکیه بر حمایت های الهی توانست اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل را در هم شکند و همپای آن ختم دوران بازدارندگی و آغاز دوران جدید مبارزه را اعلام دارد. آنان با الهام از مایه های عمیق تفکر شیعه و با تکیه بر وعده های الهی در حمایت از مظلوم، فارغ از قواعد سیاسی مرسوم به میدان مبارزه با اسرائیل وارد شدند و از آنجا که در محاسبات عقلانی معطوف به ارزش آنان، شکست، سازش ، همزیستی با اشغالگر، پذیرش امر واقع، یأس از مبارزه و طولانی شدن آن و فریب وعده های دشمن جایی نداشت، پیروز شدند.
عوامل بسیاری به موفقیت تجربه مقاومت در جنوب لبنان - در زمانی که تحقق هر پیروزی دیگر عربی بسیار نادر بود ـ کمک و مساعدت کرده است.

مقاومت
مهم‌ترین عواملی که در موفقیت این تجربه موثر بوده است را می‌توان به ترتیب زیر مورد بررسی قرار داد:
1ـ بعد دینی
معروف است که مقاومت حزب الله، در درجه اول یک مقاومت اسلامی است. جنبه دینی ـ اسلامی مقاومت، از زمان تجاوز رژیم غاصب اسرائیل به لبنان در سال 1982 تاکنون نقش بسیار مهمی در رویارویی با نیروهای اشغالگر، خواه در سطح مردمی و خواه در سطح نیروهای مقاومت، داشته است.
2ـ تعیین اولویت‌ها
مقاومت لبنان در دو دهه گذشته با انجام عملیات های نظامی اش در جنگی همه جانبه بر ضد سربازان رژیم اشغالگر و مزدورانش، توانسته است رویکرد راهبردی خود را بر اساس معادله ذیل تعیین کند:
الف- مقابله به مثل شدید علیه دشمن به ویژه در جبهه های مرزی
ب- انعطاف و میانه روی در داخل و همکاری با نیروها، احزاب و طوایف لبنانی، بدین منظور که از مقاومت در همه سطوح حمایت شود و حوزه افکار عمومی حامی حزب الله گسترش یابد.
اگر چه مقاومت لبنان از پیچ و خم های خطرناکی عبور کرده و به ویژه در گسترش روابط با دولت و نهادهای آن، شاهد نقاط عطفی بوده است، اما اولویت های فوق الذکر هیچ گاه تغییر نکرده است. با وجود برخی تنش ها میان مقاومت و دولت لبنان، هیچ گاه این تنش ها به منازعات مسلحانه داخلی یا منازعات غیرمسلحانه منجر نشده است.
نکته مهم دیگر که لازم به یادآوری است این که رژیم صهیونیستی این سطح از روابط رسمی دولت لبنان با مقاومت و حجم حمایت های مردمی که از آن برخوردار است را خوب درک می کند. در نتیجه همواره تلاش کرده تا از طریق عملیات های تلافی جویانه بر ضد شهروندان و غیرنظامیان علیه زیرساخت های اقتصادی در تمامی مناطق لبنان حتی مناطقی که با خطوط نبرد فاصله زیادی دارد، روند همکاری ها را به گونه ای تخریب کند که لبنانی ها همه احساس کنند آنچه که مقاومت انجام می دهد چه تبعاتی برای آنها در پی دارد و به خاطر عملیات های مقاومت چه بهای سنگینی را باید بپردازند. با این همه هیچ یک از جنایات اسرائیلی ها در لبنان نتوانسته است اولویت های مقاومت را تغییر دهد
3- استفاده از روش‌های تبلیغاتی روانی
این جنبش اولین نیروی مقاومتی است که به تهیه فیلم از عملیات های تهاجمی اقدام کرده است. تصاویر پخش شده از این عملیات ها، تأثیر بسیار بالایی بر روحیه تمامی مردمی که در مناطق مختلف لبنان از مقاومت حمایت می کنند، داشته و در مقابل موجب شکست روحی سربازان دشمن و افکار عمومی رژیم صهیونیستی شده است.
پس از این که تلویزیون المنار وابسته به مقاومت، تصاویر زنده ای از عملیات تهاجمی موشکی نیروهای حزب الله را به مواضع دشمن و یا به شهرهای صهیونیست نشین شمال اسرائیل پخش کرد این اقدامات تبلیغاتی موجب بالا رفتن روحیه حامیان حزب الله و تضعیف روحیه دشمن شد.
4- موسسات و نهادهای مقاومت
موسسات و نهادهای بهداشتی، اجتماعی و تربیتی مقاومت یکی پس از دیگری برای تأمین نیازمندی ها و رفع مشکلات ناشی از اشغال متجاوزان ظهور می کنند. به عنوان مثال نهاد جهاد سازندگی که مهندسان، متخصصان و کارگران در آن کار می کنند، از سال 1367 تاکنون درصدد رفع خساراتی است که در نتیجه تجاوزات رژیم صهیونیستی به وجود آمده است. ترمیم و بازسازی اماکنی که از بین رفته، حفر چاه ها، کمک به ساخت درمانگاه ها، مدارس و فراهم ساختن دوره های آموزش کشاورزی، از اقدامات دیگر موسسه جهاد سازندگی به حساب می آید. همچنین سازمان بهداشت اسلامی از زمان تأسیس در سال 1363 در زمینه خدمات پزشکی چه (در زمان جنگ و در زمان صلح) خدمات بسیاری را ارائه کرده است. تربیت پرستاران و سازماندهی دوره های بهداشتی در مناطق مختلف از مأموریت های این سازمان بوده است.

مقاومت 33 روزه