سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شکوه بندگی

نظر

رابطه‌ی مستقیم عبودیت خدا با سخنان پیغمبر

حالا من عرض می‌کنم: 1400 سال است این سخن بقوت خودش باقی است و تاکنون هیچکس نیامده است سخنی را بگوید که پاسخ این آیه قرآن باشد: بله کسانی از قبیل ابن ابی العوجاء و دیگران پیدا شدند و چیزهایی از خودشان ساختند، فرضاً یک سوره، دو سوره، یک آیه، دو آیه کمتر یا بیشتر درست کردند و گفتند این در مقابل قرآن! اما فقط خودشان گفتند و آن گواهان و داورانهرگز پیدا نشدند که بگویند بله این سخن هم‌وزن سخن قرآنی است. ولذا وقتی یک نفر اهل فن بگوید چنین چیزی در طول این چهارده قرن پیدا نشده خیلی مهم است! و این آیه چنین چیزی را می‌گوید. پس بنابراین: مضمون دو آیه قبل اینست که ما که از شما خواستیم عبودیت خدا را بکنید عبودیت خدا یک رابطه‌ی مستقیمی با سخنان وحی که این پیغمبر ما بر شما عرضه می‌کند دارد و باید بر طبق این سخنان عمل کنید تا بتوانید عبودیت واقعی خدا را انجام دهید. حالا اگر شما در پاسخ به این دعوت ما بگوئید ما این حرفهایی را که این آقا آورده مطمئن نیستیم از طرف خدا باشد، اگر خودتان اهل کار هستید خودتان و اگر خودتان نیستید بروید به سراغ کسانی که اهل این کارند یک سوره ولو سوره‌ی کوچکی مثل این سوره‌ها را که ما آوردیم بیاورید و اگر نتوانستید بیاورید باید قبول کنید. یعنی اگر انسان حقیقتاً دچار شک و تردید است و غرض و مرض ندارد. وقتی دید نمی‌تواند، می‌فهمد که این حرف، حرف درستی است و این سخن، سخن خداست. اما اگر کسی برسر آن نباشد که بفهمد و دنبال لجاجت باشد حق را قبول نخواهد کرد.
هر درونی کو خیال اندیش شد چون دلیل آری خیالش بیش شد
بهرحال وسوسه‌ها و تردید‌هایی که ناشی از خودخواهی و جاه‌طلبی و حب‌دنیا و دلبستگی‌های شخصی و قومی و از این قبیل است، اینها البته جلوی چشم انسان را می‌گیرد و انسان می‌تواند حقیقت را آنچنان که هست درک بکند، چنین کسی معذور هم نیست، یعنی باید از خودخواهی‌ها بیاید بیرون و هجرت بکند تا بتواند بفهمد. این مضمون آیه‌ی اول است و اکنون با توجه به کلمات آیه، یک بار دیگر مطلب را بیان می‌کنم: وان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا: اگر شما در شک و تردید هستید از آنچه که ما بر بنده‌ی خود نازل کردیم:
اینجا در عبارت عبدنا یک لطفی هست و آن اینکه در دو آیه قبل، رابطه‌ی دعوت با عبودیت است.
یا ایها الناس اعبدوا ربکم. (21 - بقره) عبودیت کنید پروردگارتان را، گویی این سئوال پیش می‌آید که عبودت چگونه چیزی است؟ و عبد خدا چه انسانی است؟ آنوقت نمونه‌ی عینی نشان داده می‌شود: نزلنا علی عبدنا. عبد یعنی همین کسی که اکنون در مقابل چشم شماست، تجسد و تجسم عبودیت همین کسی است که دارد این آیات را از سوی ما برای شما فرو می‌خواند. (وجود مقدس پیغمبر). عبدنا در حقیقت اشاره به این است که دعوت ما را که قبلاً گفتیم اعبدوا ربکم عبودیت کنید خدای خود را، یعنی حرکت کنید به سمت آن جایگاهی که این انسان والا و برجسته و شجاع به امانت و به صداقت و پاکی و زیبائی‌های معنوی در آن قرار دارد که در دو آیه قبل گفتم:

 

تفسیر آسان سوره فاتحه


 

این سوره گرچه در اول قرآن نوشته شده است ولی اولین سوره ای نیست که نازل شده است ، این سوره ای است که بدون آن نماز کسی صحیح نمی گردد و در هر رکعت نماز باید خواند و برای دم از بیماریها مفید است و به آن فاتحه الکتاب ، رقیه، صلاه، سبع من المثانی والقرآن العظیم ،و... گفته می شود.

الله متعال در این سوره بسیاری از مسائل مهم عقیدتی ما مسلمانان را بیان نموده است که در زیر خلاصه وار آورده خواهد شد:

1- (الْحَمْدُ لِلَّهِ) این کلمات بیانگر توحید الوهیّت است یعنی : باید تمام عبادات فقط و فقط برای الله تنها انجام شود وکسی به همراه او در این راستا شریک آورده نشود؛ زیرا تنها او معبود به حق است و دیگر افراد و اشیائی که انسانها و جن ها بعنوان معبود گرفته اند باطل و بی ارزش اند، بنابراین ستایش و تعریف شایسته اوست وبس.

2- (رَبِّ الْعَالَمِینَ) این الفاظبیانگر توحید ربوبیّت است یعنی اینکه تنها الله متعال خالق،رازق و مدبّرتمام مخلوقات است .

آری (رب العالمین) است یعنی الله متعال پرورگار تمام مخلوقات وجهانیان است و در پرورش و خلقت تمام این مخلوقات کسی شریک او نیست و تمام مخلوقات دست پرورده اواند و او پرودگار و پرورش دهنده همه است .

درمعنای (رب العالمین) این مطلب نهفته است که الله متعال رفته رفته و مناسب حال هر مخلوقی او پرورش داده و بزرگ می کند چون تربیت و پرورش یعنی اینکه مرحله به مرحله و رفته رفته و مناسب حال آن شیئ؛ او را سرپرستی و بزرگ نمودن و از این معلوم می شود که تمام مخلوقات از زمان پیدایش تا به پایان عمرشان تحت پرورش و نظارت الله متعال اند.

3- (الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) این دو صفت بیانگر توحید اسماء و صفات الله متعال است زیرا الله متعال دارای نام ها وصفات متعدد وبهترین است که در قرآن وسنت صحیح آمده و ما باید تمام آنها را بدون هیچ تأویل ،تشبیه ،تحریف و انکاری قبول نموده وبه آنها معتقد باشیم و در آنها الله متعال را یکتا و بی شریک بدانیم.

آری الله متعال دارای اسماء و صفات بهترین است که من جمله آنها دو صفت (الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) است یعنی الله متعال بسیار بخشاینده و بی نهایت مهربان است ، انسان باشنیدن این دو صفت هر چند هم گنه کار و عاصی باشد به رحمت و مهربانی الله متعال امیدوار می شود زیرا می داند که هر چند هم گناه کند ولی ذاتی وجود دارد که بخشایندگی و مهربانی او از گناهان این فرد هم بالا تر است.

4- (مَلِکِ یَوْمِ الدِّینِ) بیانگریکی دیگر از مهم ترین ارکان ایمانی و مسائل اعتقادی ما مسلمانان است که همان عقیده به روز قیامت و دنیای دیگر باشد.

آری ما مسلمانان بر این عقیده ایم که علاوه از این دنیای فانی دنیای دیگری نیز وجود دارد که بر خلاف این دنیا؛ جاوید است و در آن بهشت جاویدان و دوزخی بی پایان وجود دارد و تمام انسانها و جن ها در آن دنیا محاسبه شده و کفار وفساق آنان به جهنم رفته و مؤمنان پرهیزگارآنان به بهشت خواهند رفت و هر کس در آنجا پاداش کردار نیک و سزای اعمال زشتش را خواهد دید.

ودر آن روزتنها پادشاه و مالک فقط الله متعال است وبس، آنجا جائی است که پادشاهان دنیا توان حرف زدن بدون اجاز وی را ندارند و همه وهمه بفکر نجات خویش اند وبس، ولی این پیامبر بزرگوار اسلام محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله وسلم است که با اجازه پروردگارش بفکر امت خویش بوده و ندای امتی امتی سر می دهد.

5- (إِیَّاکَ نَعْبُدُ) این جمله ای است که الله متعال به ما یاد داده تا آن را بگوییم و بر آن جامعه عمل بپوشانیم یعنی تمام عبادات را فقط و فقط برای الله تنها انجام دهیم و کسی را در آنها با ذات پاک و لاشریک اوشریک نگردانیم.

گفتن این جمله اعترافی است همگانی و دست جمعی، و انسان وقتی که این جمله را بر زبان می آورد نه تنها خودش بدان اعتراف و اقرار می کند ؛بلکه می گوید: یا الله نه من تنها بلکه تمام بندگانت نیز همانند من ترا عبادات می کنند واگر افرادی از این جریان سرپیچی نموده و به انحراف کشیده شده اند وبه خلاف رفته اند آنها هم شایسته است که بر گشته و تنها ترا عبادت و پرستش کنند زیرا کسی دیگری لایق پرستش و عبادت نیست و آنی که شایسته است که عبادت و پرستش شود تنها توئی و بس.

6- (إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ) این جمله به ما مسلمانان این را می آموزد که مشکل گشا ومددگار واقعی الله مهربان است و جز او کسی دیگری نمی توانند مشکلات و حاجات مردم را برآورده کند لذا یک مسلمان زمانی که به دام هر مصیبت و مشکلی که می افتد قبل از هر چیز باید از الله مهربان بخواهد تا آن مشکل و مصیبتش را حل کند وسپس از راه های مشروع بر حل آن مشکل و مصیبتش اقدام کند.

نکته دیگری که در این جمله نهفته است این است که هر مسلمانی که این جمله را تلفظ می کند گویا از جانب خودش و تمام مسلمانان دیگراین را می گوید: که ما مسلمانان فقط و فقط از الله متعال مدد می خواهیم و بس. لذا اگر مسلمانی بنا بر فریب از شیطان از غیر او مدد خواسته و یا می خواهد او از مسیرحق به خطا رفته و امیدواریم که روزی الله مهربان با لطف و کرم خویش او را به راه حق راهنمائی و هدایت فرماید.

7- (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ) این جمله بیانگر این است که دو راه وجود دارد یک راست و دیگری کج و ما مسلمانان از الله مهربان می خواهیم که ما را از راه کج نجات داده و به راه راست راهنمائی و هدایت فرماید؛ چون فقط او هدایت دهنده است وبس.

8- (صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ) در این جمله الله مهربان راه راست را توضیح داده و گفته: راهی است که روندگان بر آن کسانی اند که الله برآنها احسان وانعام نموده است، ولی آنها چه کسانی اند در دیگر آیات قرآنی آمده که آنها پیامبران،و صدّیقان، شهداء و نیکوکاراند، لذا هرکس خواهان راه راست است باید بر روش پیامبران و صدیقان وبر طریقه شهداء و نیکوکاران برود و همانند آنها از دستورات الله مهربان پیروی نماید تا به راه راست هدایت یابد.

9- (غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ) این جمله به ما می گوید: در این دنیای فانی افرادی همانند یهودیان وجود دارند که بنا بر نافرمانی و سرپیچی از دستورات الله متعال مورد خشم وغضب الهی قرار گرفته اند، ما مسلمانان باید از آنها دور نموده و از الله متعال بخواهیم که ما را از راه و روش آنها بدور بدارد تا نشود که خدای ناخواسته بر روش آنها رفته و همانند آنها مورد خشم وغضب الهی قرار گریم.

10- (وَلَا الضَّالِّینَ) و این جمله به ما می آموزد که ما نباید تنها از الله متعال بخواهیم که ما را به راه راست هدایت نماید بلکه توأم با آن؛ این را نیزبخواهیم که یا الله ما را از راه گمراهانی همانند نصارا نجات ده و هرگز به ما توفیق رفتن بر راه این گمراهان عنایت نفرما بلکه بر عکس به ما توفیق دوری از هر چه گمراه و گمراهی را عنایت فرما. آمین.